بسمه تعالی
در ادامه بخشی از مطلبی که در روزنامه کیهان امروز 1396/11/17 درج شده را مطالعه بفرمایید برای مطالعه کامل مطلب به روزنامه کیهان امروز مراجعه نمایید.
بعد از پذیرش سند توسعه پایدار 2030 توسط رئیسجمهور در مهرماه سال 139۴ ، اتفاقات جدید و بعضا عجیبی در حیطه آموزش مسائل جنسی در کشور رخ داد. کتابهایی منتشر شد، ان جی اوهایی (گروههای مردم نهاد) در این زمینه ایجاد و یا فعال شدند، نهادهای به اصطلاح بینالمللی، تمام عیار دست به کار شدند، گروهی از کامش شناسها (سکسولوژیست) در اقصی نقاط کشور کارگاه آموزش جنسی برگزار کردند و حتی دستگاههای دولتی، مبادرت به انجام آموزشهایی کردند که سابقه نداشت. اما آیا این حجم از عملکرد، برآمده از تقاضای مردم و نیاز جامعه بود؟ آیا شیوه عملکردها در این زمینه، بر اساس کار کارشناسی متخصصین متعهد بود؟ آیا برای اجرای این پروژه، تحلیل هزینه فایده صورت گرفته بود؟ اساسا به چه دلایلی، آموزش جنسی، به خصوص به کودکان و نوجوانان تجویز شد؟ سه علت عمده برای تجویز این آموزشها را بررسی میکنیم.
آموزش جنسی بدهید
تا بچههایتان ایدز نگیرند!
هیچ عاقلی نیست که بخواهد فرزندان این آب و خاک دچار بیماری خطرناک ایدز شوند، اما چه چیزی را باید به دانشآموزان، آموزش داد تا ایدز نگیرند؟
انتقال ایدز از سه طریق عمده صورت میگیرد: نخست مادر به جنین و نوزاد، سپس خون (معمولا سرنگ مشترک در معتادان تزریقی) و فرآوردههای خونی (مانند بلایی که جنایتکاران فرانسوی بر سر بیماران ایرانی آوردند) و راه سوم نیز ارتباط جنسی. در مورد انتقال از مادر، آموزش به کودک و نوجوان ضرورتی ندارد و در مورد انتقال خون و فرآوردههای خونی نیز به دلیل آزمایشهای دقیقی که بر روی آنها صورت میگیرد، احتمال انتقال ویروس عامل ایدز، قریب به صفر است. پس برای آموزش، میماند اعتیاد تزریقی و سپس بحث ارتباط جنسی. حال در این دو مورد باید چه چیزی را به دانشآموز یاد بدهیم؟
علیالقاعده در مورد اعتیاد تزریقی باید به دانشآموز گفت: «به سراغ مواد نرو! اگر رفتی، زیاد مصرف نکن! زیاد مصرف کردی، تزریقی نشو! تزریقی شدی، از سرنگ آلوده دوستت استفاده نکن! خواستی استفاده کنی، ابتدا آن را ضدعفونی کن! ضدعفونی نکرده استفاده کردی، برو تست ایدز بده! مثبت شدی، رابطه جنسی برقرار نکن! رابطه جنسی برقرار کردی، لااقل از وسیلهای استفاده کن که طرفت ایدز نگیرد!»
در مورد ارتباط جنسی نیز باید به دانشآموز گفته شود که «رابطه جنسی نداشته باش. خواستی رابطه داشته باشی از وسیلهای استفاده کن که ایدز نگیری! اگر به این وسیله نیاز پیدا کردی، اینگونه تهیه کن و این را هم بدان که وسیله مزبور، بدین صورت استعمال میشود. نهایتا گمان هم نکن که آن نوع رابطه جنسی منجر به ایدز نمیشود، بلکه احتمال اینکه از آن طریق مبتلا شوی، بیشتر از این طریق است. البته این را هم بدان که آن یکی فعل جنسی و آن دیگری، تو را به ایدز مبتلا نخواهد کرد. شاید باورش برایت سخت باشد ولی فلان فعل جنسی هم منجر به ایدز نمیشود!»
در نگاه نخست واضح است که این آموزشها آسیبزا هستند، چرا که به صورت ضمنی به عموم دانشآموزان القا میشود که در معرض ابتلا به اعتیاد و فحشا هستند. آموزشهایی که معمولا مانع رفتارهای غلط نیز نمیشوند، بلکه تنها آنها را بهداشتی میکنند. البته این آموزشها میتوانند زمینه ترویج این سوءرفتارها را نیز فراهم کرده و به عنوان مثال به نوجوان القا کنند که در صورت رعایت برخی ملاحظات، رابطه نامشروع هم برایش مشکلی ایجاد نمیکند! همچنین از آنجا که آموزشهای مزبور، رابطه جنسی را خارج از چارچوب نهاد خانواده مورد بررسی قرار میدهند، ناخودآگاه این تلقی را در مخاطب خود ایجاد میکنند که «ازدواج تنها راه مجاز ارضای نیاز جنسی نیست»، از این طریق از روابط نامشروع، قبح زدایی کرده و انحرافات جنسی را از معضلی اجتماعی، به مسئلهای فردی یا بین فردی تنزل میدهند.
خطر ابتلای دانشآموزان به ایدز چقدر است؟
البته به صرف اینکه این آموزشها آسیب زا هستند، نمیتوان مانع آنها شد، چرا که ممکن است خطر، آنقدر بزرگ باشد که مجبور شویم با تحمل این آسیبها مانع خسارت بزرگتر شویم و به قول معروف، دفع افسد به فاسد کنیم.
حال باید بررسی کرد که خطر ابتلای دانشآموزان به ایدز چقدر است و تاکنون که آموزشهای جنسی منظمی صورت نگرفته، چه نسبتی از دانشآموزان به ایدز مبتلا شدهاند؟.....