ایمان-توکل-استقامت

بیان دیدگاه های شخصی در خصوص مسائل روز

ایمان-توکل-استقامت

بیان دیدگاه های شخصی در خصوص مسائل روز

بیان دیدگاه های شخصی در خصوص مسائل اجتماعی و سیاسی

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۴۲۸ مطلب توسط «سید ابراهیم میرپورفرد» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آیا خرید، ورود و تزریق میلیونها دُز واکسن نشانه ی اقتدارِدولتِ جناب آقای رئیسی است ؟!

چندی است حامیان جریان اصولگرا خرید،ورود و تزریق میلیونها دُز واکسن را نشانه ی اقتدارِدولت جدید دانسته و به شماتت دولت گذشته می‌پردازند ؛ واکسنی که تزریق گسترده آن تاکنون بارها توسط متخصصانِ غیر وابسته به سازمان آمریکایی WHO  مورد انتقاد قرار گرفته است  زیرا این متخصصان اعتقاد دارند چنین واکسنی مراحلِ علمی لازم برای تولید انبوه را طی ننموده است بلکه تنها با استفاده از جریان رسانه‌ای وابسته به نظامِ سلطه توانسته ؛ مجوز تولید و تزریق اضطراری را دریافت نماید.

در این مقال بر آن نیستیم در خصوص اصلِ تزریق چنین واکسنی قضاوت کنیم بلکه بر آن هستیم در خصوص عملکرد دولت گذشته وعللِ عدم خرید و ورود گسترده ی واکسن‌کرونا از سوی دولت تدبیر و امید قضاوت عادلانه ای داشته باشیم .

اگر بخواهیم در خصوص عملکرد دولت گذشته نگاهی اجمالی داشته باشیم باید بگویم هرچند دولت تدبیر و امید در حوزه‌های مختلف از قبیل سیاسی ، مذهبی ، اقتصادی ، اجتماعی و غیره عملکردی در خور تحسین وقابل قبولی نداشته ولی انصافاً در یک حوزه پرتلاش ظاهر شده و آن حوزه چیزی نبوده جز تحمیل قراردادها و معاهده‌های طراحی شده از سوی نظام سلطه به نظام اسلامی ؛ قراردادهایی همچون : تحمیل برجام هسته‌ای در تیرماه ۱۳۹۵ ، تحمیل معاهده پاریس در زمستان ۱۳۹۴ ، تحمیل سند 2030 در شهریور ۱۳۹۵، تلاش چندین ساله برای تحمیل لوایح باقیمانده از ۴۱ توصیه اف‌ای‌تی‌اف و احتمالا ماجرا های پنهان دیگری که در آینده آشکار خواهد شد و این موارد را می‌توان ماحصل و دستاورد دولت گذشته دانست .

حال باید پرسید چرا و به چه علت چنین مجموعه ای که در عملیاتی نمودن موارد بیان شده تبحر و استعداد ویژه ای از خود نشان داده درعملیاتی نمودن طرح واکسیناسیونِ اجباری کرونا ؛طرحی که در واقع از سوی مجموعه ای آمریکایی به نام سازمان بهداشت جهانی طراحی  گردیده عاجز و درمانده شده باشد؟!

به نظرنگارنده بر خلاف آنچه که این روزها در محافل سیاسی مطرح می باشد ؛ دولت تدبیر و امید از ابتدای شروع ماجرای کرونا تا پایان دولت جناب روحانی انصافاً به عنوان یک بازیگر فعال در ماجرای کرونا  تلاش نموده و اهداف ، مأموریت‌ها و وظایف تعریف شده از سوی طراحانِ جهانی ماجرای کرونا را - ندانسته و یا دانسته - به نحو شایسته ای  به سرانجام رسانده است. اهدافی از قبیل :

 

الف:اجرای مرحله به مرحله ی دستورات صادر شده از سوی سازمان آمریکایی WHO

دولت تدبیر و امید در همین راستا و بر اساس فرامین صادر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی ابتدا کل کشور را در اقدامی تأسف آور ضدعفونی و گندزدایی  نمود که این عملیات چندین ماه در کشور ادامه داشت و ازب طرف دیگر همزمان ایران اسلامی را تبدیل به آزمایشگاهی بزرگ در خصوص اثرگذاری داروهای غیر مرتبط بر بیماری ویروس کرونا نمود و با افتخار نتایج این کارآزمایی را به نهادهای وابسته به آمریکا ارسال نمود و سخن جناب آقای نمکی مؤید همین مطلب است :ایشان در مهر ۱۳۹۹ با افتخار اعلام نمود که باید رهبری سازمان بهداشت جهانی را بپذیریم.

ب:تلاش برای اقناع افکار عمومی به خصوص حاکمیت ؛ در خصوص تزریق واکسن کرونا:

ازابتدای ماجرای کرونا دولت تدبیر و امید با همکاری و همراهی بی‌قید و شرط سازمان صدا و سیما توانست با پمپاژ میلیون‌ها ساعت خبر، فیلم و مصاحبه در خصوص ماجرای طراحی شده کرونا این مطلب را به جامعه تحمیل نموده و به بیان دیگر جا بیندازد که تنها راه برون رفت از همه گیری کرونا ؛ تنها و تنها با تزریق واکسن به ۷۰ درصد مردم تأمین خواهد شد یعنی همان خواست و هدف طراحی شده از سوی نظام سلطه به پرچمداری فائوچی، بیل‌گیتس وWHO  یعنی سه مجموعه ی آمریکایی که از ابتدای شروع کرونا تنها راه پایان کرونا را تزریق واکسن به 70 درصد مردم جهان اعلام نموده بودند که انصافا دولت روحانی و مدیران وزارت بهداشت در تحقق این امر کاملاً موفق ظاهر گردیدند.

 ج : مرتبط ساختن خرید واکسن‌کرونا به تصویب دو لایحه ی باقیمانده از اف ای تی اف:

 با توجه به عملکرد دولت تدبیر و امید در ماجرای کرونا چنین به نظر می‌رسد که تحمیل دولایحه پالرمو و cft برای دولت روحانی موضوعیت و اولویت بیشتری داشته زیرا دولت گذشته به خوبی بر این امر واقف بوده که ورود واکسن کرونا در دولت بعدی با توجه به ریل‌گذاری مستحکم ایجاد شده سرعت چشمگیری خواهد داشت لذا دولت تدبیروامید تلاش نمود با دستاویز قرار دادن قصه کرونا چنین وانمود نماید که تنها راه ورود واکسنِ کرونا پذیرفتن  دو لایحه ی باقیمانده از اف ای تی اف  می باشد  و تلاش خود را بر این امر متمرکز نمود که حتی الامکان مأموریت خود در تحمیل دولایحه ی باقیمانده اف ای تی اف به نظام اسلامی را به سرانجام برساند که به فضل الهی در انجام این پروژه موفق نگردید.

در پایان باید چنین گفت: نمی توان خرید ، ورود و تزریق میلیون‌ها دُز واکسن در دولت جناب آقای رئیسی را به عنوان یک دستاورد و نشان‌دهنده ی قدرتِ دولتِ جدید دانست . بلکه به بیان دیگر باید گفت: آنچنان ریل‌گذاری ماجرای کرونا توسط دولت روحانی حساب شده و با برنامه بوده که ادامه مأموریت دولت روحانی در خصوص خرید واکسن کرونا در حال حاضر توسط دولت اصولگرا در حال اجرایی شدن می باشد و سخن  وزیر جدید بهداشت آقای عین الهی در خصوص سیل ورود واکسن به سمت ایران  نشاندهنده ی همین مطلب است و متاسفانه حامیان جریان اصولگرا هم سراز پا نشناخته و در خصوص ورود میلیون‌ها دُز واکسن به داخل کشور  - از سوی کشورهایی که در زمان دفاع 8 ساله از ورود سیم خاردار و مهمات نظامی به ایران جلوگیری می نمودند - به  دست افشانی و پایکوبی مشغول گردیده‌اند و متولیان و مجریان ماجرای خریدِ واکسن در دولت جناب آقای رئیسی که به واقع همان تیم جناب آقای نمکی می باشند ؛ آن چنان عرصه را برای تاخت و تاز خود مهیا و بدون دغدغه دیده‌اند که حتی بر خلاف دستور امام جامعه رهبر انقلاب اسلامی امام خامنه ای دامت برکاته ؛ میلیون‌ها دُز واکسن انگلیسی را وارد کشور نموده و در حال برنامه‌ریزی برای ورود میلیون‌ها دُز واکسن آمریکایی به کشور بر آمده اند و در این غوغای رسانه ای ؛ جریان اصولگرا به صورت مجموعه‌ای مسخ شده در سکوتِ کامل تنها نظاره‌گر این خیانتِ مسلم می باشند.

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

سخنی با رئیس‌جمهور منتخب:« مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود»

ماجرای کرونا ؛ بیش از ۱۸ ماه بر جهان و به‌ نوعی برایران اسلامی ؛ همچون ابری تیره و تار سایه افکنده است.

 با شروع داستان کرونا غول رسانه‌ای نظام سلطه که در خدمت اهداف صهیونیسم بین الملل قرار دارد از این ویروس میکروسکوپی ، غول عظیم الجثه ای در مقابل دیدگان مسحور شده ی جهانیان ترسیم نمود.

وزارت بهداشت و درمان جمهوری اسلامی که متشکل از تحصیل کردگان پزشکی بر مبنای سرفصل های غربی است با استفاده از ظرفیت عظیم رسانه ملی فعالیت شدید خود را از ابتدای ماجرای کرونا آغاز نمود، مجموعه‌ای که دانسته یا ندانسته با برنامه یا بدون برنامه تاکنون دقیقاً بر اساس فرامین و دستورات صادر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی عمل نموده است و به نوعی این سازمان صهیونیستی- آمریکایی را به عنوان پیشوای راستین خود برگزیده اند.

 همگی به یاد داریم از اولین دستورات صادر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی (WHO) ضدعفونی گسترده کشورها بود و در همین راستا  مدیرانِ ارشدِ ارشد وزارت بهداشت بدون توجه به نصایح و و دلایل مخالفان طرح گندزدایی  ؛ فرمان گندزدایی و ضدعفونی عفونی گسترده ی کشور را صادر نمودند، ظرفیت عظیم کشور در راستای دستور صادر شده وارد صحنه گردید؛ بسیج ،سپاه، ارتش ، شهرداری و به نوعی کلِ امکانات کشور وارد صحنه شده و شروع به ضدعفونی گسترده ی خیابان ، بیابان ، خانه ها ، ادارات ، درختان و غیره نمودند . این عملیات غیرمنطقی و غیرعقلانی چند ماه ادامه پیدا نمود ؛ ظرفیت عظیم کشور و کارخانجات مختلف در جهت تولید مواد ضدعفونی کننده از قبیل الکل، آب ژاول ،وایتکس و سایر مواد ضدعفونی کننده به کار گرفته شد، منابع عظیمی از سرمایه های ملی در راه ساخت مواد گندزدا مصرف گردید ولی پس از چند ما شاهد بودیم سازمان بهداشت جهانی از تأثیر کم سطوح در انتقال ویروس کرونا سخن گفت ولی متاسفانه ضدعفونی سطوح به عنوان یک اصل در بین ملت نهادینه گردید .

در اینجا یک سوال  ذهن هرپرسشگری را به خود مشغول می نماید؛ با توجه به عملیات عظیم ضد عفونی که به طور قطع و یقین علاوه بر خسارات زیست- محیطی باعث عوارض جسمی در آینده بر روی مردم خواهد بود ؛ چه کسی پاسخگوی اثرات مخرب این عملیات گسترده که با دستور سازمان بهداشت جهانی و با کارپردازی وزارت بهداشت و درمان در کشور صورت گرفت، خواهد بود؟!

 در ادامه این روندِ خسارت باردر طول ماه های گذشته مجدداً شاهد بوده و هستیم که مدیران ارشدِ وزارت بهداشت و درمان از قبیل حریرچی،محرز،نمکی ،جهانپور، رئیسی، مرندی، مردانی و غیره متفق القول بر لزوم واکسیناسیون گسترده ملت پافشاری نموده و می نمایند .

با کمی دقت مشاهده می‌کنیم فرمان واکسیناسیون گسترده این بار به مانند ماجرای گند زدایی در واقع توسط مثلث آمریکایی - صهیونیستی (فائوچی ، بیل گیتس وسازمان بهداشت جهانی ) صادر شده وطیف عظیمی از پزشکان و مجموعه مدیریتی وزارت بهداشت و درمان تنها مجری فرمان صادر شده از سوی مثلث شوم آمریکایی- صهیونیستی هستند ؛با تمام این اوصاف پس از پایان یافتن دولتِ غربگرای تدبیر و امید و استقرار دولت اصولگرای سیزدهم انتظار این بوده و هست که:

 اولاً : حرکت مدیران عرصه ی سلامت در ایران اسلامی بر اساس فرامین صادر شده از سوی  سازمان بهداشت جهانی متوقف و نظام سلامت ایران اسلامی بر اساس تجربیات گرانسنگِ متخصصان ، دلسوزان و حکمای ایرانی طرحی نو و جدید در خصوص داستان کرونا در پیش گیرد.

 ثانیاً : دولت جدید همان طور که نماینده فهیم و شجاع استان البرز بیان نمود باید نظام سلامت جمهوری اسلامی ایران را از انحصار پزشکان رهانیده و به مردم بازگرداند . زیرا همانگونه که شاهدیم طیف عظیمی از مدیران ارشد وزارت بهداشت خودشان در بیمارستان‌های خصوصی و شرکت‌های دارویی سهامدار هستند و به طور قطع و یقین چنین افرادی نمی‌توانند از حقوق واقعی ملت در راستای سلامت دفاع نمایند و باید مدیری توانمند برای استیفای حق مردم در راس نظام سلامت قرار گیرد.

ثالثاً : از سوی دولت جدید هیئتی مشخص گردد که 1- مسئولین و مسببان فاجعه گندزدایی غیرعقلانی کشورشناسایی شوند 2- کسانی که در ۱۸ ماه گذشته با تبعیت محض ازWHO ؛  ایران اسلامی را تبدیل به آزمایشگاه بزرگ انسانی نمودند، مورد پیگرد قانونی قرار گیرند ؛ افرادی که داروهای خطرناک و غیرمرتبط با بیماری ویروسی کرونا  را در شیوه نامه هایی درمانی گنجاندند ولذا امید است با بررسی دقیق این موضوع مسببان و بانیان این  فجایع شناسایی و به اشد مجازات محکوم شوند .

ولی متاسفانه آنچه از شواهد و فرائن مشهود است، مدیرانِ ارشدِ دولت سیزدهم نه تنها عزمی بر بررسی وقایع تلخ رخ داده در 18 ماه گذشته نداشته بلکه عزم خود را جزم نموده اند که در حرکتی واپس گرایانه بر روی ریلِ طراحی شده از سوی دولتِ تدبیر و امید حرکت نمایند و حتی برای عملیاتی کردن پروژه ی  واکسیناسیون تحمیلی از سوی نظام سلطه ؛از دولتِ گذشته سبقت بگیرند و در همین راستا آقای مخبر از تلاش گسترده برای ورود واکسن خبر می‌دهد ،جناب رئیس‌جمهور منتخب از لزوم تسریع در خرید و واکسیناسیون گسترده سخن می گوید ، وزیر خارجه  از تلاش دستگاه عظیم وزارت خارجه برای خرید واکسن مطمئن سخن می گوید و مضحک ترین قسمت این ماجرا سخنان وزیر جدید آقای عین الهی می باشد : ایشان در سخنان مشعشع خود برای مجبور ساختن ملت بر تزریق تحمیلی واکسن از ایجاد تنگناهای مالی  برعلیه ملت پرده بر می دارد .

در پایان به مدیرانِ ارشدِ دولتِ جدید می توان چنین گفت :

بزرگواران دغدغه اصلی شما باید معیشت ، اشتغال ، مسکن ، ارتقای ارزش پول ملی و موارد متعدد دیگر باشد و لذا چنین به نظر می رسد ماجرای لزوم واکسیناسیون گسترده  قاعدتا نباید به عنوان دغدغه ی اصلی دولتمردان دولت سیزدهم مطرح شود  زیرا ماجرای لزوم واکسیناسیون گسترده  در بیرون مرزها و به عبارت دیگر توسط نظام سلطه  طراحی و با استفاده از غول رسانه ای و خصوصا سربازان سازمان WHO  در داخل ایران اسلامی به غلط و فریب به عنوان یک دغدغه ی اصلی به نظام اسلامی تحمیل شده است .

سخنی با رئیس جمهور منتخب:«مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود»

سید ابراهیم میرپورفرد

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

حاکمیتِ تعقل یا تعصب و تقلیدِ کورکورانه بر وزارت بهداشت ؟!

چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ ؛ اخبار 8 بامداد رادیو سراسری ایران ، طبق روال معمول با اخبارکرونا آغاز می شود ، مجری خبر به سخنان وزیر جدید بهداشت اشاره می نماید و در ادامه صوت سخنان وزیر پخش می شود:« ایشان تنها راه پایانِ کرونا را تزریق گسترده و فراگیر واکسن بیان می کند و در ادامه شرط رسیدن به ایمنی نسبی را واکسینه شدن حداقل ۷۰ درصد مردم می‌دانند.» یعنی دقیقاً همان مطلبی که توسط فائوچی( مشاور رئیس‌جمهور آمریکا)، بیل گیتس( غول آمریکایی واکسن سازِ جهان )،سازمان بهداشت جهانی(زیر مجموعه ارتش آمریکا)  در طول یک سال گذشته بارها اعلان گردیده است.

 در ادامه مجری خبر ۸ بامداد به خبرهای خوش سخنگوی ستاد کرونا اشاره کرده و صوت سخنان وی پخش میشود:« رئیسی حامل خبرهای خوشی برای هموطنان است وی از قرارداد خرید ۵۰ میلیون دوز واکسن و واریز پول آن سخن می‌گوید و به مانند قهرمانانِ افسانه‌ای این مرز و بوم از ورود ۵ میلیون دوز واکسن در هر هفته به کشور اشاره می نماید».

در ادامه ی خبر بامدادی ، خبرنگار صدا و سیما از انگلستان در خصوص ماجرای کرونا چنین گزارش می‌دهد:« با توجه به واکسیناسیون گسترده در انگلستان در هفته‌های اخیر میزان مبتلایان به کرونا ۳۵۰ درصد افزایش یافته و به همین علت بین طرفداران و مخالفان تزریق واکسن اختلافات شدت پیدا کرده است.»

 شنیدن گزارش خبرنگار صدا و سیما از انگلستان باعث می شود به جستجوی اخبار کرونا در انگلستان بپردازم و در بین خبرها و گزارش های مختلف دو مطلب توجه ام را بیشتر جلب می کند.

 مطلب اول: انگلستان با جمعیتی نزدیک به ۵۶ میلیون نفر تا ۹ شهریور ۱۴۰۰؛ ۴۸ میلیون دوز اول واکسن و طبق آمار اعلامی نزدیک به ۶۰ درصد مردم انگلیس هردو دوز واکسن را دریافت کرده‌اند.

 مطلب دوم :خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل از روزنامه گاردین در تاریخ ۷ شهریور ۱۴۰۰ مطلبی را با این مضمون انعکاس داده است:« آمار مبتلایان به کرونا در انگلستان نسبت به سال گذشته ۲۶ برابر گزارش شده و همین امر باعث شده فشارها برای تزریق دوز سوم واکسیناسیون بیشتر شود در ادامه سیمون کلارک (استادیار میکرو بیولوژی سلولی دانشگاه انگلیس) چنین گفته :«سال گذشته با توجه به اینکه هنوز خبری از واکسن نبوده از هر ۱۹۰۰ انگلیسی یک نفر به ویروس کرونا مبتلا شده ولی در هفته منتهی به 20 اوت( ۲۹ مرداد ۱۴۰۰) با توجه به حجم وسیع واکسیناسیون در انگلستان از هر ۷۰ نفر انگلیسی یک نفر مبتلا به ویروس کرونا شده است.

 حال اگر مجدداً به سخنان متولیان وزارت بهداشت در خصوص لزوم تسریع در واکسیناسیون همگانی نظر بیافکنیم و از سوی دیگر به بررسی وضعیت شیوع مجدد کرونا در کشورهایی مثل انگلستان، ترکیه، آمریکا و غیره بپردازیم ،کشورهایی که تزریق گسترده واکسن را سرلوحه ی خود قرار داده اند؛ به خوبی در خواهیم یافت که اصرار، تاکید و تهدید متولیان بهداشت و درمان برای تزریق واکسن کرونا برای دستیابی به ایمنی نسبی توهمی بیش نبوده و نیست.

 لذا می‌توان در خوشبینانه ترین حالت ؛ تاکید ،تعجیل و تهدید متولیان بهداشت و درمان در خصوص خرید و تزریق واکسن آنهم به صورت گسترده را تنها بر مبنای یک تقلید کورکورانه و بعضاً جاهلانه که از سوی سازمان بهداشت جهانی طراحی شده قلمداد نمود، هر چند نمی‌توان از منافع سرشار مادی که برای مافیای دارو و خصوصاً واکسن در حال حاضر و خصوصاً آینده جهان رقم خواهد خورد غافل بود .

در پایان از وزیر بهداشت تقاضا داریم : مدتی از سرعتِ کارِ تحقیقاتی و کارآزمایی گسترده که بر جسم و جان صدها هزار نفوس ایرانی در حال اجرا شدن است بکاهند ومحبت فرموده تنها به تماشای وضعیت کشورهای مختلفی  که واکسیناسیون گسترده را انجام داده اند - از جمله ترکیه، انگلستان و آمریکا - بپردازند؛ کشورهایی که پس از تزریق گسترده واکسن کرونا دوباره با اوج‌گیری این بیماری روبرو گشته اند  وبه واقع وضعیت چنین کشورهایی ‌می تواند درس عبرتی آموزنده و تلخ برای کشورمان باشد و امید است مشاهده وضعیت چنین کشورهایی توسط عقلای قوم باعث گردد این مسیر اشتباه و خطرناک- واکسیناسیون گسترده - توسط متولیان بهداشت و درمان به نظام اسلامی و ملت ایران تحمیل نگردد.

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

تلاش برای تشکیل دولتِ هفتمِ هاشمی رفسنجانی

نگاهی اجمالی به دولت‌های پنجم و ششم (رفسنجانی) ، هفتم و هشتم (خاتمی)، یازدهم و دوازدهم  ( روحانی) نشان می دهد که این دولت ها در یک راستا و بر مبنای تفکرلیبرالیستی مرحوم رفسنجانی حرکت کرده و می کنند و نتیجه اقتصادی رقم خورده برای این سرزمین ماحصل و نتیجه ی ۲۴ سال حکمرانی تفکر مرحوم هاشمی رفسنجانی در این شش دوره می باشد .

نگاهی به وزرا و شاکله ی این سه دولت نشان می‌دهد چیدمان وزرای این سه دولت دردست مرحوم هاشمی و حزب کارگزاران بوده است؛  چهره‌های تکراری از قبیل  زنگنه ، جهانگیری ، کلانتری، شوشتری ، ترکان ، نعمت زاده ، معصومه ابتکار، علی یونسی ، محمدعلی نجفی ، مجید انصاری ، علی ربیعی ، محمدباقر نوبخت ، محمد شریعتمداری ، عباس آخوندی ، حسین کمالی و غیره نشان دهنده همین مطلب است.

روزها به سرعت سپری می شود ،گردنه ای حساسِ انتخاباتِ 1400 در پیش روی ملت ایران خود نمایی می کند ، دو مسیر در پیش روی ملت ایران خودنمایی می کند 1-مسیر پیشرفت و توسعه با قرار گرفتن دولتی جدید و مردمی 2- مسیر استمرار دولت غرب گرا و ذلت پذیر .

 در بین کاندیداهای احراز صلاحیت شده برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نام آقای عبدالناصر همتی  تا حدودی خودنمایی می نماید ؛ فردی که در طی سالیان گذشته در محافل سیاسی حضوری پررنگ نداشته ولی نگاهی به سوابق کاری ایشان و مراحل طی شده ی مدیریتی وی نشان می‌دهد که وی از نیروهای مورد وثوق و پرورش پیدا کرده در دامان خاندان هاشمی رفسنجانی بوده است .

آقای عبدالناصر همتی در سال ۱۳۵۸ مدرک کارشناسی خود را در رشته علوم اقتصادی از دانشگاه تهران اخذ می نمایند ، در سال ۱۳۵۹ وارد صدا و سیما میشود با قرارگرفتن محمد هاشمی رفسنجانی در سال 1363 در رأس مدیریت صدا و سیما آقای همتی پله های مدیریتی را به سرعت طی می نماید وی در سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷ به عنوان رئیس واحد مرکزی خبر و سپس در سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ به عنوان مدیر پخش اخبار صدا و سیما و در ادامه در سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ به عنوان معاون سیاسی صدا و سیما منصوب می شوند؛  با پایان یافتن دوران مدیریت محمد هاشمی رفسنجانی در صدا و سیما در سال ۱۳۷۳، جناب همتی هم از صدا و سیما نقل مکان می کند.

جناب آقای همتی با پیشنهاد وزیر اقتصاد و دارایی دولتِ مرحوم هاشمی رفسنجانی در سال 1373 به ریاست بیمه مرکزی جمهوری اسلامی گمارده می‌شوند این ریاست به مدت ۱۲ سال در دو دولت آقای خاتمی تا سال 1385 ادامه پیدا می نماید ؛ با روی کار آمدن دولت نهم و دهم  جناب آقای همتی به مدت ۷ سال به مدیرعاملی بانک خصوصی سینا گمارده می شود با استقرار و روی کار آمدن دولت روحانی ، جناب آقای عبدالناصر همتی در مهرماه سال ۱۳۹۲ به پیشنهاد وزیر امور اقتصاد و دارایی (علی طیب نیا) و تایید مجمع عمومی بانک ملی به عنوان مدیر بانک ملی ایران منصوب می شوند، ایشان در سال  ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ مجدداً و برای بار دوم به عنوان ریاست بیمه مرکزی ایران منصوب شده و در نهایت در مرداد ۱۳۹۷ از سوی رئیس جمهور به عنوان رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران منصوب می شوند .

بررسی رزومه کاری آقای همتی نشان می دهد که سوابق کاری و مدیریتی ایشان  با خاندان مرحوم رفسنجانی در سه دولت هاشمی ، خاتمی و روحانی گره خورده است و لذا چنین به نظر می رسد که جریان هاشمی و کارگزاران سازندگی برای استمرار و تحقق دولتِ هفتمِ هاشمی رفسنجانی نگاه ویژه‌ای به شخص عبدالناصر همتی دوخته اند که سخنان محمد هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۸ خرداد نشان دهنده همین موضوع می باشد.

 محمد هاشمی رفسنجانی در سخنان خود از آقایان لاریجانی و جهانگیری درخواست می کند  که از آقای همتی حمایت کنند و همچنین از اعتماد ویژه مرحوم هاشمی رفسنجانی به آقای همتی سخن می گویند که همین اطمینان ایشان باعث گردید مرحوم هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۹۲ از روحانی درخواست نماید  که همتی را به عنوان رئیس بانک مرکزی برگزیند  به هر حال سخنان محمد هاشمی رفسنجانی و حمایت حزب کارگزاران سازندگی از آقای همتی و همچنین برکناری تبلیغاتی جناب همتی از ریاست بانک مرکزی توسط آقای روحانی نشان می دهد که جریانِ حاکم بر قوه مجریه  به همین آسانی حاضر به کنار رفتن از قوه ی مجریه و واگذاری دولت به خادمان واقعی ملت نخواهند بود.

 در پایان می توان چنین گفت: جریان حاکم بر قوه ی مجریه در راستای استمرارحاکمیتِ  24 ساله بر قوه ی مجریه تلاش دارند در انتخابات پیش رو به نوعی دولتِ هفتمِ مرحوم هاشمی رفسنجانی با کارپردازی جناب همتی را تشکیل دهند که سناریوهای طراحی شده و مطالب بیان شده از سوی جناب همتی در طول چند روز گذشته نشاندهنده ی حضورقوی جناب آقای آشنا به همراه تیم رسانه ای متبحر –در فریب ملت-  در پشت صحنه ی سخنان آقای همتی می باشد ؛ تیم متبحر آشنا – متخصص در فریب -  به طور قطع و یقین تا 28 خرداد برنامه های گسترده ای به اجرا خواهند گذاشت و مارهای خوش وخط و خال خود را برای فریب و مشوش کردن افکار عمومی و ایجاد حاشیه سازی های کاذب و دروغین  تا روز رأی گیری یکی پس از دیگری رونمایی خواهند نمود  و لذا امید است ملت  ایران اسلامی با استعانت و یاری گرفتن  از فضل و رحمت الهی  و با بصیرت انقلابی خود ؛ ترفندهای جریانِ آشنا در جهت  فریب  افکار عمومی را ؛ نقش بر آب نمایند.

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

اگر میدان تسلیمِ آرزوهای کودکانه ی  ظریف می شد؟!

انتشار فایل صوتی آقای ظریف از شبکه بدنام سعودی - آمریکایی در هفته‌های اخیر را می توان استمرار و ادامه روند حاشیه‌سازی های پر تکرار و ملالت آور حاکمان بر قوه مجریه دانست . روندی که در طول هشت سال گذشته بارها تکرار شده است ماجرا هایی از قبیل : پخش صدای شجریان، برگزاری کنسرت های مختلط ،حضور زنان در ورزشگاه ها، دوچرخه سواری بانوان در ملاء عام و ... همه نشان دهنده عزم و اراده ی جریانِ تدبیر و امید برای ایجاد حاشیه سازی های کاذب در جهت انحراف افکار عمومی برای رسیدن به مقاصد سیاسی بوده و هست.

در ادامه ی همین روند جناب ظریف در صوت خود تلاش می‌کند این مطلب را به جامعه القاء نماید که عدم پایبندی دشمنان اسلام به مفاد برجام نتیجه و ماحصل حضورِ مردانِ میدان در صحنه کارزار دردو جبهه ی حساس سوریه و عراق بوده است و به بیان دیگردر صورت تسلیمِ میدان درمقابل تفکرظریف به طور قطع و یقین مفاد برجام از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی اجرا می گردید .

در ادامه برآنیم به صورت مختصر محاسن و معایب غلبه ی دیپلماسی و تسلیمِ میدان در مقابل آن را ، مورد بررسی قرار دهیم.

الف - محاسن غلبه ی دیپلماسی بر میدان:( در یک رویای کودکانه)

 با اجرایی شدن مفاد برجام  از سوی ایران و سایر کشورها خصوصا 3 کشور آمریکا،انگلیس و فرانسه تحریم ها بالمره لغو و مراودات گسترده ی اقتصادی با کل جهان و خصوصا با طرف های  آمریکایی و اروپایی برقرار می گردید  و با رفع تحریم های اقتصادی، بانکی و...  کشور دچار تحول اقتصادی شده و وضع کشور به عبارتی  گل و بلبل می شد ، قیمت دلار به هزار تومان می‌رسید، پاسپورت ایران در سطح بین‌الملل و خصوصاً در نزد آمریکا و کشورهای اروپایی عزت پیدا می‌نمود و رفاه گسترده بر ایران حاکم می گردید.

ب- معایب غلبه دیپلماسی بر میدان :

 1- دولت سوریه به عنوان یکی از متحدان قدیمی ایران و حلقه رابط بین ایران با گروه‌های جهادی  در لبنان و فلسطین سقوط کرده و گروه داعش که ساخته شده ی آمریکا و رژیم صهیونیستی بود بر سوریه مسلط می گردید .

2- با تسلط داعش بر کشور سوریه لبنان در محاصره کامل رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار می‌گرفت و حزب الله لبنان مورد هجوم گسترده رژیم صهیونیستی و گروه داعش قرار می گرفت و در صورت غلبه رژیم صهیونیستی بر حزب الله لبنان ، گروههای مقاومت فلسطینی هم دچار اضمحلال و فروپاشی می‌شدند و به نوعی امنیت اسرائیل به بهترین وجه تامین می گردید .

3- با گسترش و تقویت مالی و تسلیحاتی داعش دولت عراق همسایه غربی ایران سقوط کرده و گروه وحشی تکفیری داعش بر عراق مسلط می گردید و با تسلط داعش بر عراق تبعات سنگین و خطرناکی بر ملت عراق و ایران تحمیل می گردید. مواردی از قبیل:

الف: با سقوط دولت عراق و تسلط داعش بر عراق بلاشک همان اتفاقی که برای مردم سوریه رقم خورد برای مردم عراق رقم می‌خورد. با شروع جنگ در سوریه و حمله داعش از ۲۴ میلیون نفر جمعیت سوریه -74 درصد سنی -  ۱۲ میلیون نفر آواره شده و از این تعداد ۶ میلیون نفر به کشورهای پیرامونی پناهنده شدند و لذا تسلط گروه داعش بر کشور عراق  با جمعیتی بالغ بر 37 میلیون نفر که بیش از 60 درصد جمعیت آنرا شیعیان تشکیل داده می توانست فجایع اسفناک تری بدنبال داشته باشد  از جمله : کشتار گسترده شیعیان و سایر اقلیت های دینی و مذهبی و حتی سنیان ، تخریب گسترده ی بقاع متبرکه و حرم های مطهر ائمه طاهرین علیهم السلام ، هتک حرمت به نوامیس صدها هزار انسان  بیگناه در عراق ، مهاجرت و آوارگی بیش از 15 میلیون عراقی و با توجه به هم مرز بودن عراق با ایران،سوریه،عربستان،اردن و کویت ؛ بدون شک  مطمئن ترین مکان برای مهاجران عراقی خصوصاً شیعیان عراق ؛ ایران اسلامی بود.

ب: گروه تکفیری داعش مرز مشترکی بالغ بر 1400کیلومتر با ایران اسلامی پیدا می‌نمودند و به عبارت دیگر با توجه به تسلط رژیم صهیونیستی بر گروه داعش در حقیقت رژیم صهیونیستی خود را به پشت مرزهای ایران اسلامی می رساند و به نوعی رویای از نیل تا فرات  برای رژیم صهیونیستی محقق می‌گردید.

ج:با تسلط آمریکا و رژیم صهیونیستی بر سوریه و عراق و تضعیف و یا نابودی گروه های جهادی در لبنان و فلسطین زمینه برای تمرکزفشارسنگین ترو محاصره ی  شدید ترایران اسلامی برای دشمنان این مرز و بوم مهیا شده و رویای دشمنان برای تجزیه ی ایران اسلامی  تا حدودی محقق می گردید.

 

 حال باید جناب ظریف پاسخ گوی سوالات زیر باشد.

1- چه کسی و یا چه کسانی باید در مقابل وحشی های داعش در بیش از 1400 کیلومتر مرز مشترک ایران و عراق - برای دفاع از کیان اسلامی - صف‌آرایی می‌نمودند؟!

2- ایران اسلامی برای حفاظت از این مرز مشترک طولانی ، باید چه هزینه‌های میلیاردی را متحمل می شد؟!

3 - ایران اسلامی برای پذیرایی از میلیون‌ها پناهنده عراقی، باید چه هزینه های میلیاردی متحمل می شد؟!

4- جناب آقای  ظریف همانگونه که دوستتان جناب آقای جان کری- که امضایش تضمین است- بیان کرده تاکنون ایران  تنها  توانسته3 میلیارد دلار از پول های بلوکه شده ی خود را - پس از تحمیل برجام -  برداشت نماید و اگر ما فکر کنیم با تسلیم شدن مردان میدان در مقابل تفکر شما  بر فرض محال این مبلغ به 200 میلیلرد دلار می رسید ؛ آیا این مبلغ می توانست جبران خسارت ها  و خطرهای گوناگون ایجاد شده برای ایران اسلامی  پس از سقوط دو دولت عراق و سوریه  به دست داعش باشد؟!

در پایان باید از سویی سر برآستان ربوبی بساییم و سجده ی شکر بجا آوردیم که این کشور از نعمت رهبری فقیه،زمان شناس،مدیر و مدبر برخوردار بوده ؛ رهبری که تاکنون با سرپنجه ی تدبیر؛ کید و مکر دشمنان بر علیه عزت و سربلندی ملت ایران و منطقه را  نقش بر آب نموده و از سویی دیگر با تمام توان از این نعمت الهی – ولایت فقیه – پاسداری نماییم ؛زیرا در صورت فقدان این عطیه ی الهی  و حاکم شدن وغلبه ی تفکرات لیبرال و غرب زده بر این کشور؛ نه تنها باید شاهد  سرنوشت شومی برای ایران اسلامی بلکه  سایر کشورها و ملتهای منطقه  می بودیم.

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

«قطعی گسترده برق»

«آخرین تلاش دولت روحانی برای مهندسی انتخابات»

 هرچه به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نزدیک می شویم ماجرای مهندسی انتخابات توسط دولت روحانی ابعاد وسیع ترو پیچیده تری به خود می گیرد.

 ماجرای مهندسی انتخابات به صورت ویژه از زمانی در دستور کار دولتِ تدبیر و امید قرار گرفت که نتیجه انتخابات مجلس در سال ۱۳۹۸ با شکست سنگین جریان حامی دولت رقم خورد، نتیجه‌ای که ماحصل هفت سال مذاکرات نافرجام برجام ، نابودی سرمایه مردم در بورس،گرانی افسار گسیخته،عدم تحقق وعده های داده شده و کاهش شدید ارزش پول ملی بود .

درهمین راستا دولت تدبیر و امید با دستاویز قرار دادن ماجرای کرونا سعی نمود با تمام توان در مقابل تجمعات ملی و مذهبی که نقش بسزایی در اتحاد و انسجام ملی و بصیرت افزایی داشته ایستادگی نماید و همه مراسمات ملی – مذهبی را در طول بیش از یک سال گذشته به انحاء مختلف ملغی نمود تا به زعم باطل خود از شکست سنگین خود در انتخابات 1400 جلوگیری نماید.

 ولی آنچه در این روزها بیشتر خودنمایی می کند قطعی مکرر و ممتد برق در سومین فصل بهار می باشد ؛ ارتباط قطعی برق با انتخابات وقتی معنا و و مفهوم منطقی پیدا می‌نماید که به تصمیمات ستاد کرونا در طی روزهای اخیر توجه نماییم ، ستاد کرونا با مدیریت شخص روحانی در تصمیمات جدید خود تجمعات انتخاباتی در فضاهای سربسته را ملغی نموده و برگزاری تجمعات انتخاباتی در فضای باز حتی با رعایت دستورالعمل های بهداشتی را با محدودیت شدید همراه ساخته است  به عبارت دیگر دولتِ حاکم بر قوه مجریه از یک سو تلاش دارد با دستاویز قراردادن سلامت مردم و به بهانه ی جلوگیری از شیوع کرونا، تجمعات مردمی که خارج از کنترل دولت است را دچار محدودیت جدی نماید و ازسوی دیگرتلاش دارد وظیفه تبلیغات انتخاباتی را به صدا و سیما و شبکه های مجازی محول نماید و از ارتباط چهره به چهره و واقعی ملت با کاندیداهای ریاست جمهوری که نقش بسزایی در افزایش شور ونشاط انتخاباتی بازی می کند جلوگیری نماید ، ولی قطعی های مکرر برق در طی هفته های گذشته نشان دهنده یکی دیگر از جادوها و حربه های  جریان حاکم برای تاثیرگذاری منفی در روند انتخابات سالم می باشد .

از قرائن چنین به نظر می رسد قطعی مکرر برق در سطح شهرها که از اواخر اردیبهشت ماه  شروع شده ،پیش در آمدی است بر قطعی‌های گسترده‌تربرق در روزهای آتی ؛ احتمالاً در ساعت پخش مناظرات تلویزیونی کاندیدهای ریاست جمهوری شاهد قطعی های گسترده ی برق خواهیم بود که اگر این روند به همین منوال پیش رود مرجعیت صدا و سیما در انتخابات و ایجاد فرصت برابر به کاندیداهای انتخاباتی بی اثر شده و نقش صدا و سیما در روند انتخابات کم رنگ و به نوعی به حاشیه رانده خواهد شد و ملت به  ناچار و نا خواسته به سمت فضای مجازی متمایل خواهند شد.

 گرایش مردم به سمت فضای مجازی به نوعی اجرا شدن خواست و نیت جریان حاکم خواهد بود زیرا کنترل فضای مجازی به صورت عمده در دست دشمنان خارجی نظام اسلامی و دولت روحانی می باشد و در صورت اجرایی شدن این پروژه از سوی دولت تدبیرو امید ؛شبکه‌های کنترل شده در فضای مجازی با تمام توان به تخریب کاندیداهای مردمی و انقلابی خواهند پرداخت و فضا را آن چنان مشوش و غبارآلود خواهند نمود که در نهایت بتوانند مهره ای به مانند حسن روحانی را به ملت ایران تحمیل نمایند و متاسفانه نمی توان این حقیقت را کتمان نمود که دشمنان انقلاب اسلامی و دنباله های داخلی آنان قرار گرفتن دولتی به مانند دولت حسن روحانی را به قرار گرفتن دولتی مردمی و انقلابی در راس قوه مجریه ترجیح خواهند داد.

زیرا قرار گرفتن مهره ای با افکار لیبرالیستی در رأس قوه ی مجریه  می تواند به آسانی بسیاری از اهداف دشمنان انقلاب اسلامی را در ایران اسلامی محقق ساخته و اجرایی نماید، همانگونه که در 8 سال گذشته بسیاری از اهداف دشمن در میز مذاکرات به جمهوری اسلامی ایران تحمیل گردید . مواردی از قبیل : به هدر داده شدن 8 سال از عمر کشور درمذاکرات نافرجام برجام ،تعطیلی مراکز هسته‌ای، تعطیلی صنعت پیشرفته و حیاتی هوا وفضا ،عدم برنامه‌ریزی صحیح  و ایجاد صف‌های طولانی و تحقیرکننده برای تهیه ارزاق عمومی ، زیر سوال رفتن توانمندی نظام جمهوری اسلامی در حل مشکلات کشورو گره زدن حل مشکلات کشور به رفع تحریم ها و بسیاری موارد دیگر .

در پایان می توان چنین گفت :با تمام شیطنت ها و فشارهای سخت و توانفرسای اعمال شده از سوی جریان حاکم بر قوه ی مجریه بر ملت بزرگ ایران به فضل الهی و هوشیاری و بصیرت مردم به پایان دولت لیبرال و غرب باور چند صباحی بیش نمانده و انشاءالله ملت صبور ایران  با انتخابی آگاهانه خط بطلانی بر مدیریت اشرافی، غرب باور و ذلت پذیر کشیده و دولت اینده بتواند با همتی بلند روزها یی بهتر و در شأن ملت استوار و مقاوم ایران اسلامی ؛ برای  این مرز و بوم رقم زند.

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

برآشفتگی سید حسن آقای خمینی از عدم احراز صلاحیت هم باندی ها

جناب  حجت الاسلام سید حسن آقای خمینی در تاریخ 5 خرداد 1400 در جمع شماری از اعضای ستاد مرکزی بزرگداشت سالگرد ارتحال امام خمینی رحمت الله علیه و به مناسبت سالروز فتح خرمشهر سخنانی بیان نموده ؛ که در پاسخ به سخنان وی ذکر چند نکته ضروری است.

 1- سالروز فتح خرمشهر ۳ خرداد ماه می باشد لذا می‌توان تشکیل این محفل را نه به مناسبت سالروز فتح خرمشهر بلکه به مناسبت عدم احراز صلاحیت تعدادی از هم باندی های سید حسن آقای خمینی قلمداد نمود.

 ۲-  ایشان در بخشی از سخنان خود چنین می گوید : «هر حرکتی که بخواهد نافی عنصر جمهوریت باشد یک حرکت ضد انقلابی است » در جواب ایشان باید گفت : جناب سید حسن آقا آیا بخش اعظمی از دست اندرکاران دولت روحانی که با تلاش  حضرتعالی ، مرحوم هاشمی رفسنجانی و خاتمی در هشت سال گذشته بر مسند قدرت قرار گرفته و زمام امور مملکت را به دست گرفته اند همان افرادی نیستند که در سال ۱۳۸۸ پس از شکست در انتخابات بر علیه منتخبِ جمهور ملت صف آرایی کرده و هشت ماه در کشور شورش و بلوا ایجاد کردند؛  اگر به واقع شما خود را دلسوز جمهوریت نظام می دانید ، چرا و به چه علت در خصوص حرکت ضد انقلابی هم باندی های خود در سال ۱۳۸۸ برآشفته نشده و حرکت ضد انقلابی هم باندی های خود را محکوم ننمودید و چرا در حال حاضر از عدم احراز صلاحیت چند هم باندی خود چنین آشفته خاطر شده اید .

3- ایشان در ادامه چنین می‌گوید : «عامل اصلی چنین رد صلاحیتهای توجه نداشتن به عنصر زمان و مکان در اجتهاد و ماندن در همان اندیشه بسته و ناکارآمد است»  در پاسخ باید چنین گفت: آیا توجه به عنصر زمان و مکان در اجتهاد به معنای تایید نمودن افراد نالایق برای قرار گرفتن در پست‌های حساسی از جمله ریاست جمهوری است ؟ و آیا این سخنان شما درخصوص تخریب شورای نگهبان در تضاد کامل با نظرات متنقن و عالمانه ی معمار انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) نمی باشد ؛ زیرا حضرت امام (ره) در خصوص جایگاه شورای نگهبان چنین می فرمایند: « شورای نگهبان قانونی است و کسی حق ندارد در مصاحبه ها و نطق ها و رسانه ها به آن توهین و یا آن را تضعیف کند» (صحیفه امام جلد ۱۴ صفحه ۲۰۱ ).  وایشان در جای دیگر چنین می فرمایند : « از شورای محترم نگهبان می‌خواهم وتوصیه می‌کنم ، چه در نسل حاضر و چه در نسل های آینده که با کمال دقت و قدرت وظایف اسلامی و ملی خود را ایفا و تحت تاثیر هیچ قدرتی واقع نشوند» ( صحیفه امام جلد ۲۱ صفحه ۴۲۱ ).

4- ایشان در بخش دیگر چنین  می‌گویند: « البته من شک ندارم که روح تفکر مردم گریز و جمهور ستیز از جان دشمنان مردم در کالبدها دمیده می شود و عده‌ای ناآگاهانه آن را در جان خود می خرند»  در پاسخ باید چنین گفت: بله جناب سید حسن آقا ما هم شک نداریم کسانی که در سال ۱۳۸۸ در تقابل با جمهورِ ملت ایستادگی نمودند و ۸ ماه کشور را به آشوب کشیدند و تحریم های گسترده تر دشمن را به ملت بزرگ ایران تحمیل کردند دشمنان واقعی جمهورِ ملت و جمهورستیزان واقعی بوده و هستند ، جناب سید حسن خمینی دشمنان واقعی جمهورِ ملت و جمهور ستیزان آنانی بوده و هستند  که در هشت‌سال گذشته چشمان خود را بر فجایع تحمیلی دولت روحانی بر ملت ایران بسته و تنها به خاطر منافع حزبی و امیال سیاسی سکوت اختیار کردند، آنانی که صف‌های طولانی ملت ایران برای تهیه ارزاق عمومی را دیده ولی سکوت اختیار کردند، آنانی که نابودی اموال ملت ایران در بورس و نابودی ارزش پول ملی را دیده و سکوت اختیار کردند.

5- ایشان در پایان چنین می گوید: «اگر من به جای کاندیداهای تایید شده بودم انصراف می دادم چرا که دولت برآمده از این انتخابات توان حل هیچ مشکلی را ندارد » در پاسخ باید به سید حسن آقا چنین گفت : این سخنان متاسفانه به نوعی تکرار سخنان مریم رجوی و سایر دشمنان قسم خورده خارجی و داخلی انقلاب اسلامی است که خواستار تحریم انتخابات شدند.

در پایان باید به  حجت الاسلام سید حسن خمینی چنین گفت: چگونه است که دولت روحانی که تنها دستاوردش  در 8 سال گذشته به واقع نابودی ساختارهای اقتصادی ،سیاسی و اجتماعی بوده است مورد تایید جنابعالی  است ولی در یک پیش گویی طنز گونه دولت آینده را قبل از شکل گیری ناموفق نشان داده و خواستار تحریم انتخابات از سوی سایر کاندیداهای احرازِ صلاحیت شده می باشید.

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

سخنی با حجت الاسلام سید حسن خمینی

چندی قبل مدیران گزینش شهرداری تهران ، ضمن تجدید میثاق با آرمان حضرت امام خمینی (ره) با جناب آقای سید حسن خمینی دیدار نمودند ، ایشان در این دیدار در خصوص ایمان به بخشی از وصیت نامه و کفر به بخشی دیگر از وصیت نامه امام راحل گلایه نمودند .

درابتدا باید ازایشان به خاطر هشدار به دیدار کنندگان در خصوص توجه همه جانبه به وصایای امام راحل تشکر و قدردانی نمود ولی با توجه به موارد مطرح شده در سخنانشان ذکر چند نکته ضروری است :

1- انتظار این بوده و هست که جنابعالی به مسئولین تأکید نمایید ؛ نه تنها به وصیت نامه حضرت امام (ره) بلکه به کل فرمایشات ایشان به صورت یک مجموعه واحد توجه جدی داشته و درسیره عملی خود این تبعیت را اثبات نمایند .

2- بهتراین بود به جای استفاده از لفظ مومن و کافر برای توجه  دادن به وصیت امام (ره ) از جملات دیگری استفاده می نمودید ؛ زیرا این دو لفظ بیشتر در حوزه اعتقادی به معنای اعتقاد و عدم اعتقاد به خداوند متعال به کار می رود  و استفاده از لفظِ دیگری مثلِ عمل به بخشی از وصایا و سخنان حضرت امام (ره ) و یا عدم توجه ی لازم به بخشی از وصایا و سخنان حضرت امام (ره ) شایسته تر می بود . هرچند به نظر می رسد عمل نمودن به بخشی از وصایا و سخنان حضرت امام (ره)   نسبت به  افراد و جریاناتی که به هیچ عنوان به سخنان و وصیت امام راحل توجه و اهتمام ندارند؛ بهتر باشد.

3- باید بپذیریم حضرتعالی به خاطر انتساب نسبی به بنیان گذار جمهوری اسلامی در بین قاطبه مردم دارای احترام ویژه ای می باشید  و لذا انتظار این بوده و هست که علاوه بر اهتمام جدی به وصایا و سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی به سیره عملی حضرت امام رحمت الله علیه و پدر بزرگوارتان حضرت حجت الاسلام سید احمد خمینی رحمت الله علیه - یار و همراه همیشگی امام راحل - توجه جدی نمایید . زیرا این دو عزیز در طول حیات خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی در رقابت های انتخاباتی برای پیروزی جریان یا فردی خاص وارد نشده و ازهیچ کاندید و جریانی به صورت مشخص حمایت نمی نمودند و بیشتر به مصادیق و شرایط کاندید اصلح اشاره داشتند ولی متاسفانه شما برخلاف این سیره و منش وارد عرصه ی تبلیغات انتخاباتی شده و بر خلاف سیره و منش آن دو عزیز سفر کرده از افراد و جریاناتی  حمایت نموده اید؛ افراد و جریاناتی  که متاسفانه  برخلاف سیره عملی و گفتاری امام خمینی رحمت الله علیه عمل کرده اند . برای اثبات این مدعا تنها به دو مورد از صدها نمونه عملکرد این جریان مورد حمایت شما اشاره می نماییم .

الف- امام خمینی(ره) در 31 شهریور ماه 1358 در سخنان خود چنین می فرمایند : « یکی از مسائل بسیار مهم در تمام دستگاه ها خصوصا دانشگاه ها و دبیرستان ها تغییرات بنیادی در برنامه ها و خصوصا برنامه های تحصیلی و روش آموزش و پرورش است که دستگاه فرهنگ ما را از غرب زدگی  واز آموزش های استعماری نجات یابد .»  ولی دولت مورد حمایت شما همانگونه که استحضار دارید؛ با اجرای غیرقانونی سند 2030 که از سوی  دشمنان انقلاب اسلامی طراحی شده تلاش داشته و دارد برخلاف سخن صریح حضرت امام رحمت الله علیه برنامه های دیکته شده از سوی غرب را بر دستگاه های تعلیم و تربیت کشور حاکم نمایند .

ب- امام خمینی(ره) در 7 آبان ماه 1358چنین می فرمایند : « تا غرب راه به اینجا دارد ، شما به استقلال خودتان نمی رسید وتا این غرب زده هایی که در همه جا موجودند ، از این مملکت نروند و یا اصلاح نشوند شما به استقلال نخواهید رسید . اینها نمی گذارند . ما باید خودمان را پیدا بکنیم تا بتوانیم سرپای خودمان بایستیم و بفهمیم ما هم موجودی هستیم . » . ولی متاسفانه همانگونه که شاهدیم دولت مورد حمایت شما در طول هفت سال گذشته تنها مسیر برای حلِ مشکلات کشور را ؛ در مذاکره با قدرت های برتر دنیا و به بیانی دیگر درغرب منحصر نموده و در میان تعجب همگان شاهد بودیم که شخص رئیس جمهور تنها راه حل موجود برای حل شدن مشکل آب خوردن مردم تا مشکلات مالی و بانکی کشور را برداشتن تحریم های ظالمانه و ورود سرمایه گذار از خارج به کشور بیان نمود و به عبارت دیگر نگاه به بیرون از مرزها و خصوصا غرب برای حل مشکلات کشور.

حضرتعالی در بخشی دیگر از سخنان خود با مدیران هسته گزینش چنین بیان نموده اید : « در بخش گزینش تزاحم دو حق وجود دارد ؛ از یک سو جامعه باید از خدمتگزاران نالایق دور باشد از طرف دیگر فرد حق دارد خدمت کند ؛ کل کشور از آن همه است و منافع هیچ کس بر دیگری اولویت ندارد .» با توجه به وجود تناقض در همین جملات ولی باید گفت :هر فرد منصفی  قبول دارد که هر شهروند ی که در ایران اسلامی در حال زندگی است  حق دارد خدمت کند و کل کشور از آن همه است و منافع هیچ کس بر دیگری اولویت ندارد ولی نمی توان با چنین استدلال هایی توجیهی برای حمایت و قرار گرفتن افراد ناتوان در مراکز حساس مدیریتی کشور قائل بود . زیرا همان طور که واقفید ؛ فقط به عنوان یک نمونه ی بارز و آشکار؛ جریانی که درمجلس گذشته با شعار حمایت از دولت آقای روحانی – وکیل الدوله ها – بر مجلس حاکم شدند؛ مصداق همین مطلب می باشد زیرا شاهد بودیم قرار گرفتن افرادی که شایستگی های لازم برای قرار گرفتن در چنین جایگاهی را نداشتند ؛ چگونه می توانند خالق یک افتضاح سیاسی شوند و تعدادی از همین افراد برای گرفتنِ عکس یادگاری با خانم موگرینی از سروکول هم درمجلس شورای اسلامی بالا رفتند و یا تعدادی دیگرازافراد وابسته به همین تفکر برای گرفتن عکس یادگاری با هواپیمای خریداری شده ازغرب  به فرودگاه حمله ور شدند.

در اینجا باید مجددا متذکر شد ؛ هرچند همه افراد در کشورحق دارند خدمت نمایند و کل کشور از آن همه است ولی در حقیقت نباید با درگیر شدن در بازیهای سیاسی زمینه ی قرار گرفتن افراد ناتوان و نالایق در مراکز حساس حکومتی را مهیا نمود؛ زیرا قرار گرفتن افراد ناتوان در پست های حساس مدیریتی نه تنها به کرامت انسانی بلکه به عزت و اعتبار ملی کشورلطمه وارد می سازد .

 حضرتعالی در بخشی دیگر از سخنان خود به حدیثِ شریفی از امام باقر علیه السلام اشاره نموده اید ؛ حضرت در این سخن گهربار خود چنین می فرمایند: « وقتی پدرم داشت از دنیا می رفت سرمن را بر سینه اش گذاشت و گفت مراقب باش به کسی که غیر خدا کمک حال ندارد ظلم نکن » . جناب آقای حجت الاسلام سید حسن خمینی ؛ جانا سخن از زبان ما می گویی ؛ دولتی که اکنون در راس قوه ی مجریه قرار گرفته و قرار و شعارش آباد کردن دنیای مردم بود با درپیش گرفتن سیاست های غلط اقتصادی و عدم توجه جدی به سخنان رهبر فقید اسلامی حضرت روح الله که رحمت و رضوان خدا بر او باد و همچنین نایب برحقش امام خامنه ای دامة برکاته ؛آنچنان بلا و مصیبتی بر سر اقتصاد کشور درآورده است که نه تنها طبقه پایین جامعه  بلکه حتی طبقات متوسط به پایین جامعه هم  به ضرس قاطع باید خواب مسکن دار شدن را ببینند مردمی که نه به مراکزقدرت و ثروت وصل هستند و نه پدرانشان از مواهب و حقوق های نجومی دولت تدبیر وامید برخوردار.حال چنین مردمی باید در طول هفت سال حضور جریان تدبیر وامید بر مسند قدرت ؛ شاهد کاهش ارزش پول ملی  به میزان 800 درصد باشند  و حدیث بیان شده از سوی شما مصداق شرایط اقتصادی تحمیل شده به همین ملتِ مظلوم می باشد.

در پایان ذکر بخشی از وصیت نامه حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در خصوص توجه  و اهتمام به ملت را متذکر می شویم : « باید همه خدمت گذار ملت و خصوصا مستضعفان باشید و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته موجب غضب الهی می شود ، همه شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید . با پشتیبانی مردم خصوصا طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستم شاهی از کشور و ذخایر آن کوتاه گردید و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شویم شماها کنار گذاشته می شوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار به جای شما ستم پیشه گان پست ها را اشغال می نمایند . بنابراین حقیقت ملموس باید کوشش در جلب نظرملت بنمایید و از رفتار غیراسلامی – انسانی احتراز نمایید ».

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

 

ضرورت هوشیاری نیروهای انقلاب

چند روزی است که ماجرای برخوردِ پیش آمده بین نماینده ی مجلس شورای اسلامی و سرباز وطن؛ سر تیتر روزنامه های حامی دولت و شبکه های ماهواره ای و معاند قرار گرفته و این ماجرا را دستاویزی برای حمله به جریان انقلابی و مجلس قرار داده اند  این ماجرا هشداری است به جریان انقلابی و لذا هر چند به نظر می رسد به فضل الهی و هوشیاری ملت ؛ پیروزی جریان انقلابی و مدافعین راستین حقوق ملت در انتخابات 1400 دور از دسترس نخواهد بود ولی ذکر چند نکته در خصوص جریان حاکم برقوه ی مجریه و لزوم هوشیاری جریان انقلابی-مردمی ضروری است.

چند ماه دیگر به انتخابات سرنوشت ساز 1400 باقی مانده است جریان حاکم بر قوه مجریه که به ناحق در 8 سال گذشته بر مقدرات این سرزمین حاکم بوده به نظر می رسد تا حدودی بوی شکست در انتخابات پیش رو را احساس نموده ولی آنچه از شواهد برمی آید؛ این جریان به آسانی قدرت را به رقیب خود و خادمان واقعی ملت واگذار نخواهد نمود بلکه با تمام قدرت برای استمرار حاکمیت خود بر قوه ی مجریه وارد صحنه خواهد شد.

در این رقابت انتخاباتی جریان انقلابی-مردمی با جریان ریشه داری روبروست جریانی که در بدو پیروزی انقلاب اسلامی با یدک کشیدن نام چپ انقلابی مصداق بارز جمله مولا امیرالمومنین علی علیه السلام بود « لا تری الجاهل الا مفرطا او مفرطا »  «دیده نمی شود نادان مگر آن که تندرو است یا کندرو » عملکرد این جریان در بدو پیروزی انقلاب اسلامی نمونه بارزی از تندروی های جاهلانه این جریان بود ولی در ادامه این جریان مصداق قسمت دوم کلام امیر المومنین گردید زیرا  برای استمرارِ قدرتِ خود پوست اندازی نموده و چهره واقعی خود را نمایان ساخت و با ائتلاف با گروه های سلطنت طلب ، بهایی و... به منتقد ولایت فقیه  و جمهوری اسلامی - با مختصات طراحی شده از سوی رهبر فقید انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) - مبدل گردید که این عملکرد مصداق بارز  کُند روی جاهلانه ی این جریان بوده و هست .

متاسفانه این جریانِ زاویه دار با خط راستین امام راحل و رهبر انقلاب اسلامی امام خامنه ای دامت برکاته هم اکنون  به عنوان مغز متفکر جریان حاکم بر قوه ی مجریه  که متشکل از جریانات و گروه های مختلف می باشد عمل می نماید. گروه ها و جریاناتی که هر چند با هم اختلافاتی دارند ولی دارای فصل مشترکاتی هستند ؛مشترکاتی از قبیل1- فاصله گرفتن از خط اصیل طراحی شده از سوی معمار انقلاب اسلامی 2- قائل شدن به محصور شدن انقلاب اسلامی در مرزهای ایران اسلامی 3- قبول کردنِ ساز و کارهای طراحی شده از سوی نظام سلطه 4- پذیرفتن مبانی فکری لیبرالیسم .

یکی دیگر از مشترکات این گروه ها و جریاناتِ سیاسیِ تجمیع شده در جریانِ حاکم بر قوه ی مجریه خسارت های تحمیل شده از سوی این جریانات در مقاطع مختلف به انقلاب اسلامی بوده است ؛مواردی که توسط یک جریان و یا با همکاری چند جریان روی داده است ؛گروهی جام زهر را به امام راحل نوشاندند ، گروهی دیگرخواستار حمایت از صدام درزمان حمله ی آمریکا به عراق شدند ، گروه و جریانی فتنه سال 1378 را برنامه ریزی نمودند ، گروه و جریانی دیگر برای دستیابی مجدد به قدرت فتنه 1388 را طرح ریزی و اجرا نمودند ، جریانی دیگر برای پیروزی در انتخابات 1392 خواستار فشار و تحریم بیشتر دشمنان برعلیه ملت ایران گردیدند ، جریانی دیگر با طراحی فتنه بنزینی زمینه ی ترور سردار شهید سپهبد سلیمانی را مهیا نمود ، جریانی برای شکست رقیب انتخاباتی خود منافقین اعدامی در سال 1367 که دستشان به خون 17 هزار مردمِ بیگناه ایران آلوده بود را مظلوم قلمداد نمود ، جریانی که با کاسبی از تحریمِ خود ساخته و جنگ موهوم و خیالی دو دوره زمام اموردر قوه ی مجریه را به دست گرفت، جریانی که به بهانه ی رفع تحریم ها برجام هسته ای و تحریم های گسترده تر را به ملت و نظام اسلامی تحمیل نمود ، جریانی که با گروگان گرفتن معیشت مردم به دنبال محقق ساختن خواسته های دیگر دشمن از قبیل FATF ، برجام موشکی و برجام منطقه ای است ، جریانی که با استفاده گسترده از پیام رسان های آمریکایی وصهیونیستی و لشکر سلبریتی هایش خیانتکاران و جنایتکارانی مثل زم و افکاری را مظلوم وشهید قلمداد نمود ، جریانی که مدافعان حرم را مدافعان اسد نامید ، جریانی که وزیر مسکن و راهش بعد از 6 سال افتخار کرد که هیچ مسکنی را نساخته ، جریانی که با عملکرد خود زمینه ساز حمله  به مراکز نظامی و به شهادت رساندن بسیجیان و مردم عادی در فتنه 1388 و حمله دراویش داعشی به حافظان امنیت گردید ، جریانی که با سوء استفاده از فرصت های خود ساخته از قبیل بورس، دلار و سکه میلیاردها ثروت بادآورده را به جیب زد ، جریانی که با میلیاردها ثروت به یغما درآورده می تواند تلاطمات زیادی به جامعه تحمیل نماید ، جریانی که  می تواند آنچنان فضا را غبارآلود و حقایق را وارونه جلوه دهد که از یک طرف تجمعات مذهبی را عامل شیوع کرونا جلوه گرساخته وازطرف دیگر در مقابل تجمعات گسترده در کیش ، قشم ، شمال ، مسافران در مترو ، کنسرت ها و... سکوت نماید.

آنچه که واضح و مبرهن است چنین جریانی بسان جنگ احزاب از عوامل مختلفی برای استمرارِ قدرتِ خود و شکست جریان انقلابی-مردمی استفاده خواهد نمود و در این کارزار انتخاباتی با استفاده از قدرت و ثروت افسانه ای خود ، برای پیروزی در انتخابات 1400همه ی عوامل خود را به خط خواهد کرد ؛ عواملی از قبیل شبکه های مجازی و ماهواره ای ، پیام رسان های متعدد آمریکایی - صهیونیستی ، روزی نامه های رنگارنگ و خصوصا لشکر سلبریتی هایش.

باید بپذیریم در انتخابات 1400 نیروهای انقلابی-مردمی در مقابل جریانِ حاکم ؛ وظیفه ی سنگین و خطیری بعهده خواهند داشت زیرا این جریانِ قدرتمندِ حاکم بر قوه ی مجریه دارای توانمندی های منحصر بفردی است و می تواند با استفاده از پروپاگاندای رسانه ای خود در یک تضاد آشکار از یک طرف هم حمایت از ترامپ برای فشار به ایران اسلامی را توجیه نموده و منطقی جلوه دهد و ازطرف دیگر پس از شکست ترامپ  ؛  بایدن را  به عنوان فرشته ی نجاتِ ملت ایران قلمداد نمایند.

چنین جریان خطرناکی از طرف دیگر می تواند یک نقل و قول توسط آیت الله صدیقی را مستمسکی برای تخریب یک جریان و تفکر قرار دهد و یا با دستاویز قرار دادن حمایت دروغین ازسرباز وطن ؛ نهادهای مردمی و انقلابی را مورد هجمه و تخریب قرار دهد و از خود، چهره ای مظلوم و مدافع حقوق ملت در اذهان عمومی ترسیم نماید.

لذا در پایان امید است ماجرای برخورد نماینده ی مجلس با سرباز وطن و میزان توانمندی جریانِ حاکم  برای بهره برداری سیاسی از چنین ماجراهایی برای نیروها و جریان انقلابی  بسان زنگ بیدار باش و درس عبرت آموزی باشد و آنان را از خوش بینی افراطی در شکستِ جریانِ حاکم خارج نماید و نیروها و جریان انقلابی ضرورت هوشیاری، وحدت مضاعف و برنامه ریزی هوشمندانه  برای شکست جریان حاکم  را بر خود فرض و واجب بدانند.

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

نقش برخی از سلبریتی ها در تحقق اهداف « استعمار فرانو »

استعمارگران از دیرباز برای رسیدن به اهداف استعماری خود عمدتا از دو روش استفاده می نموده اند 1- حمله نظامی واشغال کشورهدف ؛ در جهت چپاول منابع و ثروت های کشور اشغال شده که این روش « استعمار کهن » نامیده می شود . 2- گماردن حاکمان و سلاطین سر سپرده و نیابتی برای رسیدن به اهداف وامیال استعماری که این روش « استعمار نو » نامیده می شود.3-ولی در دهه های اخیر با توجه به مقتضیات زمان استعمارگران برای ادامه غارت و چپاول منابع ملت ها روشی جدید به نام «استعمار فرا نوین» را در پیش گرفته اند .

«استعمار فرانو » در این روش استعماری تلاش دارد از دولت ها و حاکمان عبور کرده و تحولاتِ موردِ نظرِ خود را در سایر کشورها از طریق مردم همان کشور ؛ ولی در راستای اهداف و مطامع خود محقق سازند .

«استعمار فرانو» برای دست یابی به اهداف استعماری و تسلط بر افکار واذهان ملت ها از شیوه های متعددی استفاده می نماید شیوه هایی ازقبیل : 1- سلطه فرهنگی 2- کمرنگ کردن نقش دولت ها 3- از بین بردن نظم داخلی کشورها از طریق شورش جمعی 4- از بین بردن امنیت فردی واجتماعی ویا غالب نمودن احساس ناامنی فردی واجتماعی 5-ترویج عناصر فرهنگ بیگانه از طریق جاذبه های رسانه ای خصوصا سکس و خشونت 6- گسترش فرآیندهای فردگرایانه 7- کنترل شدید و مراقبت ویژه از طریق جهانی سازی اطلاعات با استفاده از پیام رسان های متنوع طراحی شده و....

«استعمار فرا نو» برای تأثیرگذاری حداکثری شیوه های طراحی شده ،از سه ظرفیتِ عظیمِ خود استفاده می نماید که عبارتند از: 1- غول رسانه ای 2-  متخصصین وسلبریتی های پرورش پیدا کرده بر اساس مبانی علمی ، فکری و اندیشه ای غرب 3- سازمان های به اصطلاح بشر دوستانه .

در این مقال بر آن هستیم عملکرد آن دسته از سلبریتی هایی را مورد بررسی قرار دهیم که در مواقع حساس این سرزمین به جای آن که مرهمی بر آلام ملت باشند؛ همچون نمک بر زخم های ملت پاشیده می شوند و دانسته یا نادانسته نقش غیرقابل انکاری در اجرایی نمودن اهداف« استعمار فرا نو» درکشورهای مختلف از جمله ایران اسلامی بازی می کنند .

در ابتدای سخن باید متذکر شد خوشبختانه در بین سلبریتی های ایرانی – در حوزه های مختلف شعر ، موسیقی ، سینما ، ورزش و...- تعداد قابل توجهی عناصر فرهیخته وجود داشته ودارند که همراه و همگام با نظام اسلامی و ملت خود در غم ها و شادی ها حضور داشته و تمام قد از سیاست ها و منافع نظام اسلامی و ملت در مقابل نظام سلطه دفاع می نمایند .

ذکر نمونه هایی از عملکرد سلبریتی های وابسته و یا فریب خورده به جریان فکری« استعمار فرا نو »علی الخصوص دردو سال اخیرمی تواند مؤیدی باشد بر نقش ویژه ی این قشر در مسیر تحقق اهداف استعمارگران .

1- واکنش سلبریتی ها پس از فروکش کردن اغتشاشات بنزینی آبان ماه 1398: تعدادی از سلبریتی هایی که در استقرارِ دولت روحانی سنگ تمام گذاشته بودند پس از فرو کش کردن اغتشاشات بنزینی همنوا با دشمنان انقلاب اسلامی وارد صحنه شده وبه حمایت از ادامه تجمعات اعتراضی که با تخریب گسترده اموال عمومی بود پرداختند افرادی از قبیل رخشان بنی اعتماد ، اصغر فرهادی ، جعفر پناهی ، فاطمه معتمد آریا ، تهمینه میلانی ، داریوش مهرجویی و...

2- عملکرد سلبریتی ها پس از شهادت سردار شهید سپهبد سلیمانی : پس از شهادت سردار دلها به دست دولت تروریست پرورِ آمریکا که نشان دهنده اوج خباثت و دد منشی دولت آمریکا برعلیه ملت ایران وحتی ملت های منطقه و جهان بود متاسفانه بخشی از سلبریتی ها هیچ واکنشی نشان ندادند و بخشی دیگر هم بدون محکوم کردن قبله آمال و آرزوهایشان – آمریکا- تنها در صفحات مجازی خود، عکس سردار شهید را بازنشر داده و تعداد دیگری هم  در صفحات خود خواستار « صبح بدون جنگ و صلح » شدند

3- واکنش سلبریتی ها پس از سقوط هواپیمای اوکراینی : سلبریتی هایی که در هنگامه ی شهادت سردارِ شهید  سلیمانی و رستاخیز به پا شده در ایران اسلامی و جهان مهر سکوت بر لب زده بودند و به سان خفاشان شب پرست در دخمه های خود پنهان شده بودند پس از سقوط هواپیمای اوکراینی به یک باره از دخمه های سیاه خود بیرون خزیده و با دستاویز قرار دادن تأخیر سه روزه در بیان ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی از سوی نظام اسلامی ؛ همگام با دشمنان انقلاب  اسلامی و شبکه های معاند ؛ نظام اسلامی را مورد حمله ناجوانمردانه خود قرار دادند و با این عملکرد خود به نوعی فضای تجدید قوا برای جبهه استکبار را فراهم نمودند ؛ جبهه ی استکبار که بعد از ضربات موشکی دلیر مردان سپاه هیمنه اش فرو ریخته و در سردرگمی به سر می برد توانست با فضا سازی گسترده سلبریتی های ایرانی خود را تا حدودی از زیر بار تحقیر موشکی بیرون کشد .در این ماجرای تأسف بار تعداد کثیری از سلبریتی ها برای کمک به جبهه استکبار جهانی سنگ تمام گذاشتند . تعدادی از این به اصطلاح هنرمندان موسیقی ، سینما و تئاتر کناره گیری خود را از جشنواره های داخلی اعلام نمودند ، عده ای هم از پایان کار خود با صدا و سیما خبردادند و عده ای دیگر در صفحات شخصی خود به نظام اسلامی و ملت توهین نمودند .

در اینجا باید از این دسته از سلبریتی ها یا سربازان «استعمار فرا نو» پرسید شمایی که از اعلان علت سقوط هواپیمای اوکراینی آنهم بعد از سه روز برآشفته شده و به نظام اسلامی یورش آوردید چرا به قبله آمال خود انگستان در خصوص پنهان  کاری سه ماهه ی کرونای انگلیسی لب به اعتراض نگشودید ؟ آیا سزاوار است برای گرفتن جایزه از جشنواره های خارجی و یا گرفتن گرین کارت ، خود را به این درجه از حقارت و رذالت تنزل دهید ؟

4- واکنش معدودی از سلبریتی ها و همگامی با دشمنان انقلاب اسلامی در ماجرای حمایت  از نوید افکاری قاتل کارمند اداره آب شیراز ، حمایت از سه اغتشاش گر فتنه ی بنزینی با راه انداز هشتک هایی با عنوان « نه به اعدام» و یا « لطفا اعدام نکنید» ، موضع گیری در خصوص کشته شدن یکی از اعضای گروه تروریستی کومله؛حمایت از روح الله زم  و ... نمونه های دیگری از خباثت عده ای دیگر از سربازان امپریالیسم فرا نوین در ایران اسلامی می باشد .

5- واکنش سلبریتی ها در خصوص ترور دانشمند هسته ای شهید مهندس فخری زاده : این خیل عظیم و پر مدعا پس از ترور دانشمند هسته ای ایران اسلامی توسط عوامل آمریکایی – صهیونیستی مهر سکوت بر لب زده و واکنشی از خود نشان ندادند هر چند تعداد انگشت شماری از جمله علیرام نورایی سکوت سلبریتی ها در خصوص ترور دانشمند هسته ای را تقبیح نمود .

6- تبلیغ سلبریتی ها برای ضربه زدن بر اقتصاد کشور : در هنگامه ای که دشمنان انقلاب اسلامی فشارِ مضاعفِ خود را بر علیه ملت ایران دو چندان نموده و دولت روحانی با در پیش گرفتن سیاست های نابخردانه ی اقتصادی باعث گرانی افسارگسیخته و نابودی اموال ملت در بورس شده و باعث عدم ثبات اقتصادی و کاهش شدید سرمایه گذاری در کشور گردیده ؛ لشکر سلبریتی ها در یک اقدام عجیب وارد صحنه شده و در فضای مجازی ملت ایران را ترغیب به خرید ملک در دوبی و خروج سرمایه از کشور می نمایند

7- واکنش سلبریتی ها به خرید واکسن : پس از تذکر رهبر انقلاب اسلامی به مدیران اجرایی کشور در خصوص عدم خرید واکسن های نامطمئن خصوصا از سه کشور بد نام و خبیث آمریکا ، انگلیس و فرانسه تعدادی از سلبریتی های وطنی همنوا با دشمنان وشبکه های معاند آمریکایی و انگلیسی وارد صحنه شده و با ایجاد جو روانی کاذب تلاش نمودند ، نظام اسلامی را وادار به خرید واکسن های نامطمئن و خطرناک انگلیسی – آمریکایی نمایند .

در خصوص چرائی عملکرد این دسته از سلبریتی ها ؛ به صورت اجمال می توان چنین گفت : این دسته از سلبریتی ها متاسفانه در صحنه هایی همچون زلزله ، سیل ، دفاع از کیان اسلامی و به طور کلی هر جایی که ملت نیاز به کمک و یاری داشته ؛ به مانندِ خفاشان شب پرست به دخمه های خود  فرو خزیده و پنهان می شوند ولی در صحنه هایی که منافع نظام اسلامی وملت ایران با منافع استکبار جهانی دچار تعارض شده ویا در مواقعی که دمل چرکینی در نظام هویدا می شود و نظام اسلامی قصد جراحی و ریشه کنی این دمل چرکین را دارد همین جماعت به مانند کرکسان شوم و بدصدا همگام به شبکه های ماهواره ای دشمن در جهت دفاع از منافع امپریالیسم فرا نوین و همچنین دفاع از دمل های چرکین وارد صحنه می شوند .

در پایان در خصوص چگونگی جلوگیری از تحرکات گسترده و ضد منافع ملی این دسته از سلبریتی ها می توان به دو راه عمده اشاره نمود .

1- لزوم ورود و برخورد قاطع قوه قضائیه با این دسته از سلبریتی ها

2- آنچه بیش از برخورد قاطع قوه قضائیه ضرورت دارد ؛ جلوگیری از عدم رشد قارچ گونه ی چنین سلبریتی هایی در جامعه می باشد که در این خصوص وظیفه اصلی به عهده وزارت ارشاد اسلامی و صدا وسیمای جمهوری اسلامی می باشد ؛ زیرا چنین به نظر می رسد که این دو نهادِ حاکمیتی بدون توجه جدی به بحث تعلیم وتربیت اسلامی و شایستگی های لازم دینی وعلمی زمینه ی دست یابی به شهرت و رشد بادبادک گونه چنین افرادی را مهیا می سازند و متاسفانه چنین افرادی با استفاده از ظرفیت صدا و سیما و وزارت ارشاد اسلامی تبدیل به چهره هایی شاخص در جامعه شده و مورد وثوق مردمی قرار می گیرند ولذا همین رشد وشهرت بدون ضابطه و قارچ گونه نه تنها زمینه سقوط بلکه زمینه جذب چنین افرادی را به شبکه های معاند و یا حرکت این افراد در مسیر اهداف امپریالیسم فرا نوین فراهم می سازد.

ذکرتنها دو مثال می تواند روشن کننده ی مطلب فوق باشد.

1- سرنوشت آقای فردوسی پور مجری برنامه 90 ورزشی  می تواند هشداری به متولیان صدا وسیما باشد زیرا وقتی صدا وسیما تنها با استدلال جذب مخاطب فضا را به صورت یله و آزاد در اختیار مجری قرار می دهد ؛سرانجامِ چنین تفکری نتیجه ای جز خسران به بار نخواهد آورد ؛  جناب فردوسی پورمجری برنامه ی ورزشی 90 چنان از میزان مخاطبین برنامه سرمست می گردد که برنامه 90 ورزشی را تبدیل به یک برنامه سیاسی می نماید. ایجاد دو قطبی ها سینمایی در برنامه ورزشی 90 در ایام فتنه ی سال 1388 و همچنین تبلیغ فیلم های فرهادی- فردی که تنها هنرش ترسیم چهره ای سیاه از ایران اسلامی برای دریافت جایزه از جشنواره های خارجی است- و یا مصاحبه ی خارج از عرف با وزیر خارجه از شاهکارهای آقای فردوسی پور بود و این اعمال غیر ورزشی در یک برنامه ی ورزشی  نمایانگر همین سرمستی افسار گسیخته بود.بروز چنین اعمالی توسط یک مجری برنامه ی ورزشی نشان دهنده ی عدم مدیریت هدفمند و عدم برنامه ریزی هوشیارانه ی مدیران ارشد صدا و سیما برای حفظ وحراست از نیروهای سازمانی خود می باشد .

2- ماجرای تأسف بار خواهران دو قلو در سریال پایتخت و تصاویر منتشرشده از این دو فرد در فضای مجازی  شاهدی دیگر بر صدق این مدعا است.

 

  • سید ابراهیم میرپورفرد