ایمان-توکل-استقامت

بیان دیدگاه های شخصی در خصوص مسائل روز

ایمان-توکل-استقامت

بیان دیدگاه های شخصی در خصوص مسائل روز

بیان دیدگاه های شخصی در خصوص مسائل اجتماعی و سیاسی

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سخنی با حجت الاسلام سید حسن خمینی

چندی قبل مدیران گزینش شهرداری تهران ، ضمن تجدید میثاق با آرمان حضرت امام خمینی (ره) با جناب آقای سید حسن خمینی دیدار نمودند ، ایشان در این دیدار در خصوص ایمان به بخشی از وصیت نامه و کفر به بخشی دیگر از وصیت نامه امام راحل گلایه نمودند .

درابتدا باید ازایشان به خاطر هشدار به دیدار کنندگان در خصوص توجه همه جانبه به وصایای امام راحل تشکر و قدردانی نمود ولی با توجه به موارد مطرح شده در سخنانشان ذکر چند نکته ضروری است :

1- انتظار این بوده و هست که جنابعالی به مسئولین تأکید نمایید ؛ نه تنها به وصیت نامه حضرت امام (ره) بلکه به کل فرمایشات ایشان به صورت یک مجموعه واحد توجه جدی داشته و درسیره عملی خود این تبعیت را اثبات نمایند .

2- بهتراین بود به جای استفاده از لفظ مومن و کافر برای توجه  دادن به وصیت امام (ره ) از جملات دیگری استفاده می نمودید ؛ زیرا این دو لفظ بیشتر در حوزه اعتقادی به معنای اعتقاد و عدم اعتقاد به خداوند متعال به کار می رود  و استفاده از لفظِ دیگری مثلِ عمل به بخشی از وصایا و سخنان حضرت امام (ره ) و یا عدم توجه ی لازم به بخشی از وصایا و سخنان حضرت امام (ره ) شایسته تر می بود . هرچند به نظر می رسد عمل نمودن به بخشی از وصایا و سخنان حضرت امام (ره)   نسبت به  افراد و جریاناتی که به هیچ عنوان به سخنان و وصیت امام راحل توجه و اهتمام ندارند؛ بهتر باشد.

3- باید بپذیریم حضرتعالی به خاطر انتساب نسبی به بنیان گذار جمهوری اسلامی در بین قاطبه مردم دارای احترام ویژه ای می باشید  و لذا انتظار این بوده و هست که علاوه بر اهتمام جدی به وصایا و سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی به سیره عملی حضرت امام رحمت الله علیه و پدر بزرگوارتان حضرت حجت الاسلام سید احمد خمینی رحمت الله علیه - یار و همراه همیشگی امام راحل - توجه جدی نمایید . زیرا این دو عزیز در طول حیات خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی در رقابت های انتخاباتی برای پیروزی جریان یا فردی خاص وارد نشده و ازهیچ کاندید و جریانی به صورت مشخص حمایت نمی نمودند و بیشتر به مصادیق و شرایط کاندید اصلح اشاره داشتند ولی متاسفانه شما برخلاف این سیره و منش وارد عرصه ی تبلیغات انتخاباتی شده و بر خلاف سیره و منش آن دو عزیز سفر کرده از افراد و جریاناتی  حمایت نموده اید؛ افراد و جریاناتی  که متاسفانه  برخلاف سیره عملی و گفتاری امام خمینی رحمت الله علیه عمل کرده اند . برای اثبات این مدعا تنها به دو مورد از صدها نمونه عملکرد این جریان مورد حمایت شما اشاره می نماییم .

الف- امام خمینی(ره) در 31 شهریور ماه 1358 در سخنان خود چنین می فرمایند : « یکی از مسائل بسیار مهم در تمام دستگاه ها خصوصا دانشگاه ها و دبیرستان ها تغییرات بنیادی در برنامه ها و خصوصا برنامه های تحصیلی و روش آموزش و پرورش است که دستگاه فرهنگ ما را از غرب زدگی  واز آموزش های استعماری نجات یابد .»  ولی دولت مورد حمایت شما همانگونه که استحضار دارید؛ با اجرای غیرقانونی سند 2030 که از سوی  دشمنان انقلاب اسلامی طراحی شده تلاش داشته و دارد برخلاف سخن صریح حضرت امام رحمت الله علیه برنامه های دیکته شده از سوی غرب را بر دستگاه های تعلیم و تربیت کشور حاکم نمایند .

ب- امام خمینی(ره) در 7 آبان ماه 1358چنین می فرمایند : « تا غرب راه به اینجا دارد ، شما به استقلال خودتان نمی رسید وتا این غرب زده هایی که در همه جا موجودند ، از این مملکت نروند و یا اصلاح نشوند شما به استقلال نخواهید رسید . اینها نمی گذارند . ما باید خودمان را پیدا بکنیم تا بتوانیم سرپای خودمان بایستیم و بفهمیم ما هم موجودی هستیم . » . ولی متاسفانه همانگونه که شاهدیم دولت مورد حمایت شما در طول هفت سال گذشته تنها مسیر برای حلِ مشکلات کشور را ؛ در مذاکره با قدرت های برتر دنیا و به بیانی دیگر درغرب منحصر نموده و در میان تعجب همگان شاهد بودیم که شخص رئیس جمهور تنها راه حل موجود برای حل شدن مشکل آب خوردن مردم تا مشکلات مالی و بانکی کشور را برداشتن تحریم های ظالمانه و ورود سرمایه گذار از خارج به کشور بیان نمود و به عبارت دیگر نگاه به بیرون از مرزها و خصوصا غرب برای حل مشکلات کشور.

حضرتعالی در بخشی دیگر از سخنان خود با مدیران هسته گزینش چنین بیان نموده اید : « در بخش گزینش تزاحم دو حق وجود دارد ؛ از یک سو جامعه باید از خدمتگزاران نالایق دور باشد از طرف دیگر فرد حق دارد خدمت کند ؛ کل کشور از آن همه است و منافع هیچ کس بر دیگری اولویت ندارد .» با توجه به وجود تناقض در همین جملات ولی باید گفت :هر فرد منصفی  قبول دارد که هر شهروند ی که در ایران اسلامی در حال زندگی است  حق دارد خدمت کند و کل کشور از آن همه است و منافع هیچ کس بر دیگری اولویت ندارد ولی نمی توان با چنین استدلال هایی توجیهی برای حمایت و قرار گرفتن افراد ناتوان در مراکز حساس مدیریتی کشور قائل بود . زیرا همان طور که واقفید ؛ فقط به عنوان یک نمونه ی بارز و آشکار؛ جریانی که درمجلس گذشته با شعار حمایت از دولت آقای روحانی – وکیل الدوله ها – بر مجلس حاکم شدند؛ مصداق همین مطلب می باشد زیرا شاهد بودیم قرار گرفتن افرادی که شایستگی های لازم برای قرار گرفتن در چنین جایگاهی را نداشتند ؛ چگونه می توانند خالق یک افتضاح سیاسی شوند و تعدادی از همین افراد برای گرفتنِ عکس یادگاری با خانم موگرینی از سروکول هم درمجلس شورای اسلامی بالا رفتند و یا تعدادی دیگرازافراد وابسته به همین تفکر برای گرفتن عکس یادگاری با هواپیمای خریداری شده ازغرب  به فرودگاه حمله ور شدند.

در اینجا باید مجددا متذکر شد ؛ هرچند همه افراد در کشورحق دارند خدمت نمایند و کل کشور از آن همه است ولی در حقیقت نباید با درگیر شدن در بازیهای سیاسی زمینه ی قرار گرفتن افراد ناتوان و نالایق در مراکز حساس حکومتی را مهیا نمود؛ زیرا قرار گرفتن افراد ناتوان در پست های حساس مدیریتی نه تنها به کرامت انسانی بلکه به عزت و اعتبار ملی کشورلطمه وارد می سازد .

 حضرتعالی در بخشی دیگر از سخنان خود به حدیثِ شریفی از امام باقر علیه السلام اشاره نموده اید ؛ حضرت در این سخن گهربار خود چنین می فرمایند: « وقتی پدرم داشت از دنیا می رفت سرمن را بر سینه اش گذاشت و گفت مراقب باش به کسی که غیر خدا کمک حال ندارد ظلم نکن » . جناب آقای حجت الاسلام سید حسن خمینی ؛ جانا سخن از زبان ما می گویی ؛ دولتی که اکنون در راس قوه ی مجریه قرار گرفته و قرار و شعارش آباد کردن دنیای مردم بود با درپیش گرفتن سیاست های غلط اقتصادی و عدم توجه جدی به سخنان رهبر فقید اسلامی حضرت روح الله که رحمت و رضوان خدا بر او باد و همچنین نایب برحقش امام خامنه ای دامة برکاته ؛آنچنان بلا و مصیبتی بر سر اقتصاد کشور درآورده است که نه تنها طبقه پایین جامعه  بلکه حتی طبقات متوسط به پایین جامعه هم  به ضرس قاطع باید خواب مسکن دار شدن را ببینند مردمی که نه به مراکزقدرت و ثروت وصل هستند و نه پدرانشان از مواهب و حقوق های نجومی دولت تدبیر وامید برخوردار.حال چنین مردمی باید در طول هفت سال حضور جریان تدبیر وامید بر مسند قدرت ؛ شاهد کاهش ارزش پول ملی  به میزان 800 درصد باشند  و حدیث بیان شده از سوی شما مصداق شرایط اقتصادی تحمیل شده به همین ملتِ مظلوم می باشد.

در پایان ذکر بخشی از وصیت نامه حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در خصوص توجه  و اهتمام به ملت را متذکر می شویم : « باید همه خدمت گذار ملت و خصوصا مستضعفان باشید و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته موجب غضب الهی می شود ، همه شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید . با پشتیبانی مردم خصوصا طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستم شاهی از کشور و ذخایر آن کوتاه گردید و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شویم شماها کنار گذاشته می شوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار به جای شما ستم پیشه گان پست ها را اشغال می نمایند . بنابراین حقیقت ملموس باید کوشش در جلب نظرملت بنمایید و از رفتار غیراسلامی – انسانی احتراز نمایید ».

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

 

ضرورت هوشیاری نیروهای انقلاب

چند روزی است که ماجرای برخوردِ پیش آمده بین نماینده ی مجلس شورای اسلامی و سرباز وطن؛ سر تیتر روزنامه های حامی دولت و شبکه های ماهواره ای و معاند قرار گرفته و این ماجرا را دستاویزی برای حمله به جریان انقلابی و مجلس قرار داده اند  این ماجرا هشداری است به جریان انقلابی و لذا هر چند به نظر می رسد به فضل الهی و هوشیاری ملت ؛ پیروزی جریان انقلابی و مدافعین راستین حقوق ملت در انتخابات 1400 دور از دسترس نخواهد بود ولی ذکر چند نکته در خصوص جریان حاکم برقوه ی مجریه و لزوم هوشیاری جریان انقلابی-مردمی ضروری است.

چند ماه دیگر به انتخابات سرنوشت ساز 1400 باقی مانده است جریان حاکم بر قوه مجریه که به ناحق در 8 سال گذشته بر مقدرات این سرزمین حاکم بوده به نظر می رسد تا حدودی بوی شکست در انتخابات پیش رو را احساس نموده ولی آنچه از شواهد برمی آید؛ این جریان به آسانی قدرت را به رقیب خود و خادمان واقعی ملت واگذار نخواهد نمود بلکه با تمام قدرت برای استمرار حاکمیت خود بر قوه ی مجریه وارد صحنه خواهد شد.

در این رقابت انتخاباتی جریان انقلابی-مردمی با جریان ریشه داری روبروست جریانی که در بدو پیروزی انقلاب اسلامی با یدک کشیدن نام چپ انقلابی مصداق بارز جمله مولا امیرالمومنین علی علیه السلام بود « لا تری الجاهل الا مفرطا او مفرطا »  «دیده نمی شود نادان مگر آن که تندرو است یا کندرو » عملکرد این جریان در بدو پیروزی انقلاب اسلامی نمونه بارزی از تندروی های جاهلانه این جریان بود ولی در ادامه این جریان مصداق قسمت دوم کلام امیر المومنین گردید زیرا  برای استمرارِ قدرتِ خود پوست اندازی نموده و چهره واقعی خود را نمایان ساخت و با ائتلاف با گروه های سلطنت طلب ، بهایی و... به منتقد ولایت فقیه  و جمهوری اسلامی - با مختصات طراحی شده از سوی رهبر فقید انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) - مبدل گردید که این عملکرد مصداق بارز  کُند روی جاهلانه ی این جریان بوده و هست .

متاسفانه این جریانِ زاویه دار با خط راستین امام راحل و رهبر انقلاب اسلامی امام خامنه ای دامت برکاته هم اکنون  به عنوان مغز متفکر جریان حاکم بر قوه ی مجریه  که متشکل از جریانات و گروه های مختلف می باشد عمل می نماید. گروه ها و جریاناتی که هر چند با هم اختلافاتی دارند ولی دارای فصل مشترکاتی هستند ؛مشترکاتی از قبیل1- فاصله گرفتن از خط اصیل طراحی شده از سوی معمار انقلاب اسلامی 2- قائل شدن به محصور شدن انقلاب اسلامی در مرزهای ایران اسلامی 3- قبول کردنِ ساز و کارهای طراحی شده از سوی نظام سلطه 4- پذیرفتن مبانی فکری لیبرالیسم .

یکی دیگر از مشترکات این گروه ها و جریاناتِ سیاسیِ تجمیع شده در جریانِ حاکم بر قوه ی مجریه خسارت های تحمیل شده از سوی این جریانات در مقاطع مختلف به انقلاب اسلامی بوده است ؛مواردی که توسط یک جریان و یا با همکاری چند جریان روی داده است ؛گروهی جام زهر را به امام راحل نوشاندند ، گروهی دیگرخواستار حمایت از صدام درزمان حمله ی آمریکا به عراق شدند ، گروه و جریانی فتنه سال 1378 را برنامه ریزی نمودند ، گروه و جریانی دیگر برای دستیابی مجدد به قدرت فتنه 1388 را طرح ریزی و اجرا نمودند ، جریانی دیگر برای پیروزی در انتخابات 1392 خواستار فشار و تحریم بیشتر دشمنان برعلیه ملت ایران گردیدند ، جریانی دیگر با طراحی فتنه بنزینی زمینه ی ترور سردار شهید سپهبد سلیمانی را مهیا نمود ، جریانی برای شکست رقیب انتخاباتی خود منافقین اعدامی در سال 1367 که دستشان به خون 17 هزار مردمِ بیگناه ایران آلوده بود را مظلوم قلمداد نمود ، جریانی که با کاسبی از تحریمِ خود ساخته و جنگ موهوم و خیالی دو دوره زمام اموردر قوه ی مجریه را به دست گرفت، جریانی که به بهانه ی رفع تحریم ها برجام هسته ای و تحریم های گسترده تر را به ملت و نظام اسلامی تحمیل نمود ، جریانی که با گروگان گرفتن معیشت مردم به دنبال محقق ساختن خواسته های دیگر دشمن از قبیل FATF ، برجام موشکی و برجام منطقه ای است ، جریانی که با استفاده گسترده از پیام رسان های آمریکایی وصهیونیستی و لشکر سلبریتی هایش خیانتکاران و جنایتکارانی مثل زم و افکاری را مظلوم وشهید قلمداد نمود ، جریانی که مدافعان حرم را مدافعان اسد نامید ، جریانی که وزیر مسکن و راهش بعد از 6 سال افتخار کرد که هیچ مسکنی را نساخته ، جریانی که با عملکرد خود زمینه ساز حمله  به مراکز نظامی و به شهادت رساندن بسیجیان و مردم عادی در فتنه 1388 و حمله دراویش داعشی به حافظان امنیت گردید ، جریانی که با سوء استفاده از فرصت های خود ساخته از قبیل بورس، دلار و سکه میلیاردها ثروت بادآورده را به جیب زد ، جریانی که با میلیاردها ثروت به یغما درآورده می تواند تلاطمات زیادی به جامعه تحمیل نماید ، جریانی که  می تواند آنچنان فضا را غبارآلود و حقایق را وارونه جلوه دهد که از یک طرف تجمعات مذهبی را عامل شیوع کرونا جلوه گرساخته وازطرف دیگر در مقابل تجمعات گسترده در کیش ، قشم ، شمال ، مسافران در مترو ، کنسرت ها و... سکوت نماید.

آنچه که واضح و مبرهن است چنین جریانی بسان جنگ احزاب از عوامل مختلفی برای استمرارِ قدرتِ خود و شکست جریان انقلابی-مردمی استفاده خواهد نمود و در این کارزار انتخاباتی با استفاده از قدرت و ثروت افسانه ای خود ، برای پیروزی در انتخابات 1400همه ی عوامل خود را به خط خواهد کرد ؛ عواملی از قبیل شبکه های مجازی و ماهواره ای ، پیام رسان های متعدد آمریکایی - صهیونیستی ، روزی نامه های رنگارنگ و خصوصا لشکر سلبریتی هایش.

باید بپذیریم در انتخابات 1400 نیروهای انقلابی-مردمی در مقابل جریانِ حاکم ؛ وظیفه ی سنگین و خطیری بعهده خواهند داشت زیرا این جریانِ قدرتمندِ حاکم بر قوه ی مجریه دارای توانمندی های منحصر بفردی است و می تواند با استفاده از پروپاگاندای رسانه ای خود در یک تضاد آشکار از یک طرف هم حمایت از ترامپ برای فشار به ایران اسلامی را توجیه نموده و منطقی جلوه دهد و ازطرف دیگر پس از شکست ترامپ  ؛  بایدن را  به عنوان فرشته ی نجاتِ ملت ایران قلمداد نمایند.

چنین جریان خطرناکی از طرف دیگر می تواند یک نقل و قول توسط آیت الله صدیقی را مستمسکی برای تخریب یک جریان و تفکر قرار دهد و یا با دستاویز قرار دادن حمایت دروغین ازسرباز وطن ؛ نهادهای مردمی و انقلابی را مورد هجمه و تخریب قرار دهد و از خود، چهره ای مظلوم و مدافع حقوق ملت در اذهان عمومی ترسیم نماید.

لذا در پایان امید است ماجرای برخورد نماینده ی مجلس با سرباز وطن و میزان توانمندی جریانِ حاکم  برای بهره برداری سیاسی از چنین ماجراهایی برای نیروها و جریان انقلابی  بسان زنگ بیدار باش و درس عبرت آموزی باشد و آنان را از خوش بینی افراطی در شکستِ جریانِ حاکم خارج نماید و نیروها و جریان انقلابی ضرورت هوشیاری، وحدت مضاعف و برنامه ریزی هوشمندانه  برای شکست جریان حاکم  را بر خود فرض و واجب بدانند.

  • سید ابراهیم میرپورفرد
  • ۰
  • ۰

نقش برخی از سلبریتی ها در تحقق اهداف « استعمار فرانو »

استعمارگران از دیرباز برای رسیدن به اهداف استعماری خود عمدتا از دو روش استفاده می نموده اند 1- حمله نظامی واشغال کشورهدف ؛ در جهت چپاول منابع و ثروت های کشور اشغال شده که این روش « استعمار کهن » نامیده می شود . 2- گماردن حاکمان و سلاطین سر سپرده و نیابتی برای رسیدن به اهداف وامیال استعماری که این روش « استعمار نو » نامیده می شود.3-ولی در دهه های اخیر با توجه به مقتضیات زمان استعمارگران برای ادامه غارت و چپاول منابع ملت ها روشی جدید به نام «استعمار فرا نوین» را در پیش گرفته اند .

«استعمار فرانو » در این روش استعماری تلاش دارد از دولت ها و حاکمان عبور کرده و تحولاتِ موردِ نظرِ خود را در سایر کشورها از طریق مردم همان کشور ؛ ولی در راستای اهداف و مطامع خود محقق سازند .

«استعمار فرانو» برای دست یابی به اهداف استعماری و تسلط بر افکار واذهان ملت ها از شیوه های متعددی استفاده می نماید شیوه هایی ازقبیل : 1- سلطه فرهنگی 2- کمرنگ کردن نقش دولت ها 3- از بین بردن نظم داخلی کشورها از طریق شورش جمعی 4- از بین بردن امنیت فردی واجتماعی ویا غالب نمودن احساس ناامنی فردی واجتماعی 5-ترویج عناصر فرهنگ بیگانه از طریق جاذبه های رسانه ای خصوصا سکس و خشونت 6- گسترش فرآیندهای فردگرایانه 7- کنترل شدید و مراقبت ویژه از طریق جهانی سازی اطلاعات با استفاده از پیام رسان های متنوع طراحی شده و....

«استعمار فرا نو» برای تأثیرگذاری حداکثری شیوه های طراحی شده ،از سه ظرفیتِ عظیمِ خود استفاده می نماید که عبارتند از: 1- غول رسانه ای 2-  متخصصین وسلبریتی های پرورش پیدا کرده بر اساس مبانی علمی ، فکری و اندیشه ای غرب 3- سازمان های به اصطلاح بشر دوستانه .

در این مقال بر آن هستیم عملکرد آن دسته از سلبریتی هایی را مورد بررسی قرار دهیم که در مواقع حساس این سرزمین به جای آن که مرهمی بر آلام ملت باشند؛ همچون نمک بر زخم های ملت پاشیده می شوند و دانسته یا نادانسته نقش غیرقابل انکاری در اجرایی نمودن اهداف« استعمار فرا نو» درکشورهای مختلف از جمله ایران اسلامی بازی می کنند .

در ابتدای سخن باید متذکر شد خوشبختانه در بین سلبریتی های ایرانی – در حوزه های مختلف شعر ، موسیقی ، سینما ، ورزش و...- تعداد قابل توجهی عناصر فرهیخته وجود داشته ودارند که همراه و همگام با نظام اسلامی و ملت خود در غم ها و شادی ها حضور داشته و تمام قد از سیاست ها و منافع نظام اسلامی و ملت در مقابل نظام سلطه دفاع می نمایند .

ذکر نمونه هایی از عملکرد سلبریتی های وابسته و یا فریب خورده به جریان فکری« استعمار فرا نو »علی الخصوص دردو سال اخیرمی تواند مؤیدی باشد بر نقش ویژه ی این قشر در مسیر تحقق اهداف استعمارگران .

1- واکنش سلبریتی ها پس از فروکش کردن اغتشاشات بنزینی آبان ماه 1398: تعدادی از سلبریتی هایی که در استقرارِ دولت روحانی سنگ تمام گذاشته بودند پس از فرو کش کردن اغتشاشات بنزینی همنوا با دشمنان انقلاب اسلامی وارد صحنه شده وبه حمایت از ادامه تجمعات اعتراضی که با تخریب گسترده اموال عمومی بود پرداختند افرادی از قبیل رخشان بنی اعتماد ، اصغر فرهادی ، جعفر پناهی ، فاطمه معتمد آریا ، تهمینه میلانی ، داریوش مهرجویی و...

2- عملکرد سلبریتی ها پس از شهادت سردار شهید سپهبد سلیمانی : پس از شهادت سردار دلها به دست دولت تروریست پرورِ آمریکا که نشان دهنده اوج خباثت و دد منشی دولت آمریکا برعلیه ملت ایران وحتی ملت های منطقه و جهان بود متاسفانه بخشی از سلبریتی ها هیچ واکنشی نشان ندادند و بخشی دیگر هم بدون محکوم کردن قبله آمال و آرزوهایشان – آمریکا- تنها در صفحات مجازی خود، عکس سردار شهید را بازنشر داده و تعداد دیگری هم  در صفحات خود خواستار « صبح بدون جنگ و صلح » شدند

3- واکنش سلبریتی ها پس از سقوط هواپیمای اوکراینی : سلبریتی هایی که در هنگامه ی شهادت سردارِ شهید  سلیمانی و رستاخیز به پا شده در ایران اسلامی و جهان مهر سکوت بر لب زده بودند و به سان خفاشان شب پرست در دخمه های خود پنهان شده بودند پس از سقوط هواپیمای اوکراینی به یک باره از دخمه های سیاه خود بیرون خزیده و با دستاویز قرار دادن تأخیر سه روزه در بیان ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی از سوی نظام اسلامی ؛ همگام با دشمنان انقلاب  اسلامی و شبکه های معاند ؛ نظام اسلامی را مورد حمله ناجوانمردانه خود قرار دادند و با این عملکرد خود به نوعی فضای تجدید قوا برای جبهه استکبار را فراهم نمودند ؛ جبهه ی استکبار که بعد از ضربات موشکی دلیر مردان سپاه هیمنه اش فرو ریخته و در سردرگمی به سر می برد توانست با فضا سازی گسترده سلبریتی های ایرانی خود را تا حدودی از زیر بار تحقیر موشکی بیرون کشد .در این ماجرای تأسف بار تعداد کثیری از سلبریتی ها برای کمک به جبهه استکبار جهانی سنگ تمام گذاشتند . تعدادی از این به اصطلاح هنرمندان موسیقی ، سینما و تئاتر کناره گیری خود را از جشنواره های داخلی اعلام نمودند ، عده ای هم از پایان کار خود با صدا و سیما خبردادند و عده ای دیگر در صفحات شخصی خود به نظام اسلامی و ملت توهین نمودند .

در اینجا باید از این دسته از سلبریتی ها یا سربازان «استعمار فرا نو» پرسید شمایی که از اعلان علت سقوط هواپیمای اوکراینی آنهم بعد از سه روز برآشفته شده و به نظام اسلامی یورش آوردید چرا به قبله آمال خود انگستان در خصوص پنهان  کاری سه ماهه ی کرونای انگلیسی لب به اعتراض نگشودید ؟ آیا سزاوار است برای گرفتن جایزه از جشنواره های خارجی و یا گرفتن گرین کارت ، خود را به این درجه از حقارت و رذالت تنزل دهید ؟

4- واکنش معدودی از سلبریتی ها و همگامی با دشمنان انقلاب اسلامی در ماجرای حمایت  از نوید افکاری قاتل کارمند اداره آب شیراز ، حمایت از سه اغتشاش گر فتنه ی بنزینی با راه انداز هشتک هایی با عنوان « نه به اعدام» و یا « لطفا اعدام نکنید» ، موضع گیری در خصوص کشته شدن یکی از اعضای گروه تروریستی کومله؛حمایت از روح الله زم  و ... نمونه های دیگری از خباثت عده ای دیگر از سربازان امپریالیسم فرا نوین در ایران اسلامی می باشد .

5- واکنش سلبریتی ها در خصوص ترور دانشمند هسته ای شهید مهندس فخری زاده : این خیل عظیم و پر مدعا پس از ترور دانشمند هسته ای ایران اسلامی توسط عوامل آمریکایی – صهیونیستی مهر سکوت بر لب زده و واکنشی از خود نشان ندادند هر چند تعداد انگشت شماری از جمله علیرام نورایی سکوت سلبریتی ها در خصوص ترور دانشمند هسته ای را تقبیح نمود .

6- تبلیغ سلبریتی ها برای ضربه زدن بر اقتصاد کشور : در هنگامه ای که دشمنان انقلاب اسلامی فشارِ مضاعفِ خود را بر علیه ملت ایران دو چندان نموده و دولت روحانی با در پیش گرفتن سیاست های نابخردانه ی اقتصادی باعث گرانی افسارگسیخته و نابودی اموال ملت در بورس شده و باعث عدم ثبات اقتصادی و کاهش شدید سرمایه گذاری در کشور گردیده ؛ لشکر سلبریتی ها در یک اقدام عجیب وارد صحنه شده و در فضای مجازی ملت ایران را ترغیب به خرید ملک در دوبی و خروج سرمایه از کشور می نمایند

7- واکنش سلبریتی ها به خرید واکسن : پس از تذکر رهبر انقلاب اسلامی به مدیران اجرایی کشور در خصوص عدم خرید واکسن های نامطمئن خصوصا از سه کشور بد نام و خبیث آمریکا ، انگلیس و فرانسه تعدادی از سلبریتی های وطنی همنوا با دشمنان وشبکه های معاند آمریکایی و انگلیسی وارد صحنه شده و با ایجاد جو روانی کاذب تلاش نمودند ، نظام اسلامی را وادار به خرید واکسن های نامطمئن و خطرناک انگلیسی – آمریکایی نمایند .

در خصوص چرائی عملکرد این دسته از سلبریتی ها ؛ به صورت اجمال می توان چنین گفت : این دسته از سلبریتی ها متاسفانه در صحنه هایی همچون زلزله ، سیل ، دفاع از کیان اسلامی و به طور کلی هر جایی که ملت نیاز به کمک و یاری داشته ؛ به مانندِ خفاشان شب پرست به دخمه های خود  فرو خزیده و پنهان می شوند ولی در صحنه هایی که منافع نظام اسلامی وملت ایران با منافع استکبار جهانی دچار تعارض شده ویا در مواقعی که دمل چرکینی در نظام هویدا می شود و نظام اسلامی قصد جراحی و ریشه کنی این دمل چرکین را دارد همین جماعت به مانند کرکسان شوم و بدصدا همگام به شبکه های ماهواره ای دشمن در جهت دفاع از منافع امپریالیسم فرا نوین و همچنین دفاع از دمل های چرکین وارد صحنه می شوند .

در پایان در خصوص چگونگی جلوگیری از تحرکات گسترده و ضد منافع ملی این دسته از سلبریتی ها می توان به دو راه عمده اشاره نمود .

1- لزوم ورود و برخورد قاطع قوه قضائیه با این دسته از سلبریتی ها

2- آنچه بیش از برخورد قاطع قوه قضائیه ضرورت دارد ؛ جلوگیری از عدم رشد قارچ گونه ی چنین سلبریتی هایی در جامعه می باشد که در این خصوص وظیفه اصلی به عهده وزارت ارشاد اسلامی و صدا وسیمای جمهوری اسلامی می باشد ؛ زیرا چنین به نظر می رسد که این دو نهادِ حاکمیتی بدون توجه جدی به بحث تعلیم وتربیت اسلامی و شایستگی های لازم دینی وعلمی زمینه ی دست یابی به شهرت و رشد بادبادک گونه چنین افرادی را مهیا می سازند و متاسفانه چنین افرادی با استفاده از ظرفیت صدا و سیما و وزارت ارشاد اسلامی تبدیل به چهره هایی شاخص در جامعه شده و مورد وثوق مردمی قرار می گیرند ولذا همین رشد وشهرت بدون ضابطه و قارچ گونه نه تنها زمینه سقوط بلکه زمینه جذب چنین افرادی را به شبکه های معاند و یا حرکت این افراد در مسیر اهداف امپریالیسم فرا نوین فراهم می سازد.

ذکرتنها دو مثال می تواند روشن کننده ی مطلب فوق باشد.

1- سرنوشت آقای فردوسی پور مجری برنامه 90 ورزشی  می تواند هشداری به متولیان صدا وسیما باشد زیرا وقتی صدا وسیما تنها با استدلال جذب مخاطب فضا را به صورت یله و آزاد در اختیار مجری قرار می دهد ؛سرانجامِ چنین تفکری نتیجه ای جز خسران به بار نخواهد آورد ؛  جناب فردوسی پورمجری برنامه ی ورزشی 90 چنان از میزان مخاطبین برنامه سرمست می گردد که برنامه 90 ورزشی را تبدیل به یک برنامه سیاسی می نماید. ایجاد دو قطبی ها سینمایی در برنامه ورزشی 90 در ایام فتنه ی سال 1388 و همچنین تبلیغ فیلم های فرهادی- فردی که تنها هنرش ترسیم چهره ای سیاه از ایران اسلامی برای دریافت جایزه از جشنواره های خارجی است- و یا مصاحبه ی خارج از عرف با وزیر خارجه از شاهکارهای آقای فردوسی پور بود و این اعمال غیر ورزشی در یک برنامه ی ورزشی  نمایانگر همین سرمستی افسار گسیخته بود.بروز چنین اعمالی توسط یک مجری برنامه ی ورزشی نشان دهنده ی عدم مدیریت هدفمند و عدم برنامه ریزی هوشیارانه ی مدیران ارشد صدا و سیما برای حفظ وحراست از نیروهای سازمانی خود می باشد .

2- ماجرای تأسف بار خواهران دو قلو در سریال پایتخت و تصاویر منتشرشده از این دو فرد در فضای مجازی  شاهدی دیگر بر صدق این مدعا است.

 

  • سید ابراهیم میرپورفرد